A+ R A-

تبلیغات

رجیران

مطالب

شکوه ستارگان در حماسه وداع ۳

شکوه ستارگان در حماسه وداع ۳

 

 شکوه ستارگان در حماسه وداع   ۳

============

  اثر استاد داریوش اسداللهی

 

  

* شوروی ها از نتایج جام جهانی ناراضی اند ..... 

* انتقاداتی که به تیم ملی شوروی وارد است ...

* چرا تیم چهارم جام جهانی ۶۶ در مکزیک ۷۰ موفق نبود ... 

 

 

  شوروی از جام جهانی ۶۶ راضی بیرون نرفت ... مقام چهارم برای فوتبال شوروی که سومین  حضورش را در جام جهانی تجربه میکرد , در واقع در خور تحسین بود .  بویژه آنکه در این ۳ دوره  پیشرفتی منظم را نشان داده بود . نارضایتی شوروی بخاطر نتیجه نبود , زیرا کارشناسان شوروی نیز پیش از جام جهانی , مکانی بالاتر از سوم برای تیم خود پیش بینی نمیکردند . بنابر این نارضایتی آنها سه دلیل عمده داشت که آگاهی از آن برای بررسی آگاهانه تر تیم جام جهانی ۷۰ ضروریست .

 

 نخست :  ضعف جسمانی

دوم      : ضعف تاکتیکی بویژه در  تغییر سریع آهنگ بازی

سوم     :  کمبود خاصیت روشن بینی فردی و ابتکار به شیوه ی لاتینی های شیرین کار 

 

 در تیم سال ۶۶ ایگور چسیلانکو ( Igor Chislenko )  و والری ورونین ( Valery Voronin ) نمونه ای قابل ذکر و در خور سرمشق برای دیگران قلمداد شدند و اگر دیدیم که کهنه بازیکن خود کامه ای نظیر لئونید  استروسکی ( Leonid Ostrovskiy ) دوباره بمیدان آمد , به این جهت بود که در او قدرت ابتکار و خلاقیت تصور میشد . شوروی ها که نقاط ضعف خود را نیک تشخیص داده بودند باز بعللی نتوانستند در جام ۷۰ , تمام درمان های لازم را بکار بگیرند ولیکن در بسیاری از جهات  پیشرفتهای حیرت انگیز  داشتند .

 از جمله مواردی که روس ها در آن براستی پیشرفت کرده بودند  مساله شرایط مطلوب بدنی بازیکنان بود که برای دستیابی به آن , از دانش کارشناسان رشته های متعدد پزشکی , تربیت بدنی و غیره .... استفاده کردند و بر این اساس کتاب ارزشمندی را نیز منتشر کردند که در سال ۱۹۶۸ از سوی آگاهان , بعنوان مهمترین اثر در زمینه افزایش توان بدنی تیمهای فوتبال , معرفی شد و حالا نیز پس از گذشت دو سال ,همچنان بهترین کتاب در نوع خود در تمامی جهان است .

 بدین روی تا انجا که مربوط به علوم فیزیولوژیکی و ارمایشگاهی بود , تمهیدات روسها موثر و موفقیت آمیز بود ولی در راه کاربرد علم , یعنی استفاده کاربردی از دانش , تمامی اشکالات بر طرف نشد و شاید اگر بهمانگونه که علم تعیین کرده است , آنها را بکار می بستند , اوج قدرت و توان بدنی در بالاترین حد زمانه ی ما در تیم شوروی بمنصه ظهور مینشست . لیکن ببینیم چرا بین علم و عمل فاصله پیدا شد ؟

 

شوروی در جام جهانی ۱۹۷۰ * تیم ملی شوروی ........ ورزشگاه خاطره انگیز آزتک - افتتاحیه جام جهانی ۱۹۷۰ - بترتیب از راست ...

ایستاده :  آناتولی بیشوویتس  - گنادی لوگوفت - ولادیمیر کاپلیچنی -  آنزور کاوازوشویلی - آلبرت چسترنوف - کاخی آستریانی

نشسته : ولادیمیر مونتیان - گیوی نودیا - ویکتور سربیانیکف - گنادی یو روژخین - اوگنی لوچوف

 

Soviet Union World Cup 1970 .... Aztec Stadium - opening match 1970 - respectively from right

Standing: Asatiani, Shesternyov, Kavazashvili, Kaplichny, Logofet and Byshovets

Sitting: Lovchev, Yevryuzhikhin, Serebryanikov, Nodia and Muntyan

===========================

  

 

  این به تحقیق نقصان فهم و درایت نزد مسئولان اجرایی نبود . بلکه مشکل از شرایط جغرافیایی شوروی بود . کشور شوروی دارای سی و یک میلیون و چهار صدهزار کیلومتر مربع وسعت می باشد . یعنی اندکی بیش از ۱۲۶ برابر خاک آلمان غربی و در این سرزمین وسیع , تمامی نیمه شمالی سرد و یخبندان است و عملا ۶ ماه در سال , در اغلب مناطق کشور , امکان برگزاری مسابقه و تمرین وجود ندارد و سراسر قسمت جنوبی , باز آنچنان معتدل نیست که چون کشور ما تقریبا همیشه , مسابقه و تمرین قابل اجرا باشد . 

 اگر باشگاه های بزرگ مسکو , کیف , لنینگراد , مینسک و غیره ..... بتوانند بازیکنان خود را در سرمای یخبندان شمالی در سالن سرپوشیده بکار بگیرند , یا که آنها را بسوی ورزشهای زمستانی متمایل سازند , مسلما باشگاه های کوچکتر نمیتوانند تمامی این تدابیر را بکار ببرند و از سوی دیگر , تجربه و علم ثابت کرده که این نوع کار ها در زمستان نمیتواند برای آماده نگاه داشتن بازیکنان فوتبال , مفید واقع گردد . اردوهای زمستانی تیمهای شوروی , اگر چه در سالهای اخیر پر شمار بوده است , اما باز برای حفظ شرایط بدنی , کافی نبود زیرا هیچ تیمی نمیتواند بمدت چند ماه خارج از خانه یا خارج از کشورش بسر ببرد و این دلیل بزرگی است که بین علم و عمل فاصله ایجاد میکند .

 

شکوه ستارگان در حماسه وداع ۳

  

 بهمین دلیل است که باز سخن کهنه , نو شده است و برای چندمین بار سخن از احداث ورزشگاه سرپوشیده فوتبال در مسکو شنیده میشود و به احتمال فراوان نخستین ورزشگاه سر پوشیده فوتبال جهان تا پایان سال ۱۹۷۲ و به احتمال ضعیف تا پایان سال ۱۹۷۱ در مسکو ساخته خواهد شد و چنانچه , این تجربه سودمند باشد , شهرهای بزرگ شمالی بعد از ان صاحب چنین ورزشگاه هایی خواهند شد .

 

 

  * یاشین شمشیر بدست انتقاد میکند .

در بازگشت تیم ملی شوروی از مکزیک ۷۰ ,  مانند گذشته روزنامه های مسکو , زبان به انتقاد گشودند , اما نه چون هنگام جام ملتهای اروپا در سال ۱۹۶۴ و ۱۹۶۸ یلکه چیزی در حدود جام جهانی ۱۹۶۶ و این بار روزنامه معتبر ورزشی شوروی ( سویتسکی اسپرت )  با عنوان درشت ننوشت “ رفیق کاچالین روی نیمکت متهمان ” بلکه زمینه انتقاد آرام تر بود و بیشتر شامل جنبه های تکنیکی و در زمینه ی بازیکنان بود و در ضمن آن نیز , اشاراتی  به هیئت رهبری و تا اندازه ای هم بالاتر از مقام کاچالین ( مربی ) شده بود و انتقادات بیشتر در ضمن گفت و گو با بازیکنان , بمیان آمده بود .

  سویتسکی اسپورت که نشریه ای رسمی ارگان ورزش شوروی است از بازیکنان خواست تا درباره خودشان , تیم و چگونگی وقایع جام جهانی سخن گویند . از این میانه , بازیکن بزرگ شوروی , لو یاشین ( Lev Yashin ) که این بار اقبال بازی کردن نیافت و روی نیمکت ذخیره نشست , فرصت مطالعه و بررسی بیشتری را داشت . او گفت : تنها بازیکنانی که در مکزیک ۷۰ مانند خود بازی کردند و با ارزشهای شناخته شده اش ظاهر شدند عبارتند از : آلبرت چسترنوف , ولادیمیر کاپلیچنی و دروازه بان  آنزو کاوازو شویلی بودند و دیگران , دورتر از سطح  بین المللی قرار گرفتند .

 ما از نظر تکنیک و تاکتیک پایین تر از دیگران بودیم . ما در سطحی ابتدایی بازی میکردیم بدون اصالت , بدون قدرت تجسم و روشن بینی و این پذیرفتنی نیست که در تیم ملی شوروی , این میزان تعداد بازیکن بزرگ کم شمار باشد در حالیکه در گذشته بازیکنان انگشت نمایی نظیر یوری ووینف ( Yuri Voinov ) , ایگور نتو ( Igor Netto ) , ایگور چسلینکو ( Igor Chislenko ) , والنتین ایوانف ( Valentin Ivanov ) , ویکتور پوندلنیک ( Viktor Ponedelnik ) و والری ورونین ( Valery Voronin ) وجود داشته اند که از ارزش های ممتاز بر خوردار بوده اند .

 یاشین به تحقیق از شکست تیم ملی شوروی بسیار ناراحت و نظریاتش قدری احساسی و بی رحمانه است . او در حالی که بظاهر به بازیکنان حمله میکند در واقع به همگان هجوم برده است . بخصوص در مقدمه ای که میگوید : از لحاظ تکنیک و تاکتیک ضعیف تر از دیگران بودیم و در سطحی ابتدایی بازی کردیم , او حمله ای مستقیم به کادر فنی میکند . اما یاشین تا چه اندازه صحیح میگوید , خود مسئله است که در پایان این نوشته روشن خواهد شد .

   کاوازا شویلی دروازه بان کنونی تیم ملی که جای یاشین را پر کرده  , اندکی ملایم تر است و می گوید ما نتوانستیم نشان دهیم که بواقع از عهده ای چه کاری بر می آییم بجز بازی مقابل بلژیک , بهره  کار ما بحق رضایت بخش نبود . سایر بازیکنان از جمله  ولادیمیر مونتیان ( Vladimir Muntyan ) , اسلاوا مترولی ( Slava Metreveli ) , گنادی لوگوفت ( Gennady Logofet ) , رواز زودزا شویلی ( Revaz Dzodzuashvili ) و دیگران ... همگی در این زمینه به همین نحو سخن گفتند و از این میان تنها آناتولی بی شوتس ( Anatoliy Byshovets ) جرات کرد بگوید که نتیجه تیم ما خوب بود . او گفت : تمامی بازیکنان هر آنچه در قدرت داشتند برای کسب پیروزی بکار بردند ولی , شرایط و اتفاقات مانع از رسیدن ما  به نتیجه بهتر شد .

 

 

* نودیا چون یک مفسر ...

گیوی نودیا ( Givi Nodia ) گلزن گرجستانی تیم شوروی , در زمینه تکنیک رهبری تیم ملی در جام ۷۰ , چنین میگوید : معتقدم که آنها ما را خیلی زود از مسابقات باشگاهی جدا کردند . ما میتوانستیم با حضور بیشتر در مسابقات باشگاهی , شرایط لازم را برای انجام مسابقات سخت و دشوار , کسب کنیم . شور و هیجان و دقت و حرارتی که لازمه مسابقات رسمی است در مسابقات قهرمانی باشگاه ها وجود دارد در حالیکه بازیهای دوستانه ای که برای تدارک انجام دادیم , فاقد این شرایط بودند .

 

شوروی ۱۹۷۰

تیم شوروی پیش از اعزام به جام جهانی ۱۹۷۰ مکزیک - سرمربی گاوریل کاچالین ( فرد دوم ایستاده از راست ) 

منبع : مجله شوت Mal Winkles Football Memorabilia

================================

 

  هر یک از این بازیکنان , گوشه ای از موضوع را دیده و یا نشان داده اند و طبیعی است که همیشه در گیر و دار بحران بخصوص برای آنان که مستقیما در گیر هستند تمامی حقایق آشکار نمیشود . بلکه محیط آرام و مطالعات دقیق , لازم است تا تمام زوایا , بروشنی نمایان گشته و سپس تحلیل شوند . به هر روی فوتبال شوروی از نتیجه تیم ملی در جام جهانی ۷۰ راضی نیست و این نارضایتی که اینبار آرام تر از گذشته بروز میکند , احتمالا خطرناک تر است و امکان اقدامات شدید و تغییرات وسیعی را در بر دارد چه در امر ورزش , این عادت روس هاست هنگامی که آرامند خطرناکند و زمانی که فریاد بر می آورند عملا , نتیجه بهمان فریاد به پایان میرسد . نتایجی که روسها از بررسی این ناکامی میگیرند مسلما برای فوتبال , تازه های جالبی بهمراه خواهد داشت که تعقیب آن برای آگاهی از فوتبال , لازم است و باید منتظر آن نتایج بود .

 

 

  * و اما تیم سال ۷۰ .....

 نوشتم که شوروی ها در جام ۶۶ , سه مشکل عمده تیم شان را تشخیص دادند و باز در سال ۷۰ نیز , کم و بیش با همین سه کمبود روبرو بودند . ولی اگر دقیقتر مطالعه شود در هر سه زمینه , پیشرفت محسوس داشتند . فقط تنها ضعفی که همچنان پا برجاست , همان روشن بینی , انعکاس سرعت فردی و خلاقیت و ابتکار است . تیم ثابت شوروی در جام جهانی ۷۰ بدین قرار بود :

  

دروازه بان  : آنزور کاوازا شویلی

مدافعان      : گنادی لوگوفت - آلبرت چسترنوف - ولادمیر کاپ لیچنی - والنتین افونین

هافبکها      : کاخی آساتیانی - مورتاز خور سیلاوا - ولادمیر مونتیان

مهاجمان     : گنادی یو روژخین - آناتولی بی شوویتس - ویتالی خمل نیتسکی

 

و بجز اینها ,چهره هایی که بکار گرفته شدند عبارت بودند از  :

 

 

رواز زوزا آشویلی , اوگنی لوچوف ( دفاع )

نیکولای کاسیلوف , ویکتور سر بریا نیکوف و  آناتولی پوساچ ( هافبک )

گیوی نودیا , والری پورکوژان ( حمله )

 

بنابر این در جام جهانی ۱۹۷۰ , شوروی  طی چهار مسابقه  از ۱۸ بازیکن  استفاده کرد . 

 

 

 

* دلیل شکست ....

  بزرگترین انتقاد به تیم ملی شوروی همین تردید در آرایش تیم و تغییرات پی در پی است که موجب شد تا تیم شوروی در چهار مسابقه از ۱۸ بازیکن استفاده کند در حالیکه فقط ولادمیر کاپلیچنی به علت آسیب دیدگی شدید تعویض شد در همین حال به تیم ملی برزیل که نگاه کنیم در می یابیم که فقط پائولو سزار و روبرتو لوپز به جمع یازده بازیکن اصلی اضافه شدند که پائولو سزار نیز بجای جرسون که آسیب دیده بود بازی کرد و روبرتو لوپز نیز در نیمه دوم مسابقه با انگلیس بجای توستائو برای “ احتیاط “ و مراقبت از کالین بل   در زمین حاضر شد .

  اگر به ترکیب شوروی در آخرین مسابقه مقابل اروگوئه بنگریم , و آن را با ترکیب اولین مسابقه مقابل مکزیک مقایسه کنیم در خواهیم یافت که شوروی بهترین ترکیب خود را تازه , پس از انجام سه مسابقه شناخته است . در برابر مکزیک گنادی لوگوفت , اوگنی لوچف , ویکتور سربیانیکوف , آناتولی پوساچ , گیوی نودیا و والری پورکوژان بازی کردند که هیچیک برابر اروگوئه بازی نکردند . در حالیکه این بازیکنان پیش از مسابقه با اروگوئه تفریبا همگی سالم و آماده بودند . بنابر این میتوان گفت که تنها دلیل بازی نکردن آنان این بوده که کادر فنی شوروی تا روز مسابقه با اروگوئه بویژه در نخستین مسابقه مقابل مکزیک , بهترین و مناسب ترین ترکیب را نمیشناخته است  و اگر بگوییم که بازیکنان در اثر شرایط سخت مکزیک دچار خستگی شدند باید به دو اشتباه دیگر اعتراف کرد ابتدا ضعف جسمانی و تدارک بدنسازی و دیگر فقدان شناخت و مطالعه کافی برای گزینش بازیکنان پر استقامت می باشد در حالیکه با قبول تقریبی مساله تدارک بدنی , به هیچ وجه نمیتوان این دو دلیل را موجب این همه تغییر دانست زیرا در عین حال بازیکنانی نظیر کاپیتان آلبرت چسترنوف , ولادمیر مونتیان , گنادی یو روچکین و آناتولی بیشوویتس در تمامی مسابقات با درخشندگی و بدون نشان دادن اثری از خستگی بازی کردند و میدانیم که در جام جهانی ۱۹۷۰ , آلبرت چسترنوف سالمندترین بازیکنی بود که در تیم شوروی بازی کرد مونتیان و بیشوویتس در همان شرایط سنی و باشگاهی و تمرینی بودند که هم باشگاهی هایشان سربریا نیکف و آنتولی پوساچ .... و دیدیم که مردی سالمند نظیر خورتیسلاوا بازیکن گرجی نه تنها نیکو دوام آورد بلکه در آخرین مسابقه نیز محکم , مقاوم و دونده بود .با توجه به این مطالب یکی از دلایل ناکامی تیم ملی شوروی در جام جهانی ۱۹۷۰ روشن شد .

 

آلبرت چسترنوف جام جهانی ۱۹۷۰ * کاپیتان آلبرت چسترنوف , پیش از آغاز مسابقه با مکزیک میزبان ..    استادیوم آزتک - ۱۰ خرداد ۱۳۴۹ 

* آلبرت چسترنوف یکی از بزرگان جهان فوتبال , دو بار در دهه ۴۰ شمسی , برای انجام بازی دوستانه به ایران آمد .  

===========================

 

 

* علت چیست ؟

 شاید نودیا گلزن گرجی تیم ملی شوروی , بخشی از موضوع را نشان داده باشد ولی , به تحقیق همه ی عوامل را نگفته است . هنگامی که کاچالین برهبری تیم ملی فوتبال شوروی برگزیده شد کمتر کسی چنین گمان میکرد زیرا که کاچالین نزدیک به ۶ سال از رهبری مستقیم تیم ملی دور بود . و این وظیفه را دیگران از جمله میخائیل یاکوشین انجام میدادند . اگر چه کاچلین همواره در کار فوتبال شوروی بود و با عنوان سرپرست مربیان خدمت میکرد اما برای رهبری تیم ملی در میدانهای بین المللی , درگیری مستقیم با مسئولیت کامل لازم است و کاچالین مدتی از آن بدور بود . 

 هنگامی که او فهرست ۴۴ نفری تیم ملی را در مرحله مقدماتی  پیش از مسابقه برگشت مقابل ترکیه منتشر کرد در کیهان ورزشی نوشتیم که کاچالین , مسیر مشخصی را تعقیب نمیکند زیرا فهرست وی از یک سو دارای بازیکنان سالمندی نظیر مترولی بود و از سوی دیگر نیز , با نامهایی مانند لوبوچوف بسیار جوان برخورد میکردیم

و بدینگونه تصور میرفت که او ستاره های نام آور جوان را در کنار پیران نام آشنای خود قرار داده است . بگونه ای که نودیا گفته , بازیکنان تیم ملی شوروی بسیار زود از باشگاه های خود و از مسابقات باشگاهی جدا شدند ولیکن این تقریبا رسم دیرین شوروی هاست و حتی انها در سالیان گذشته اصولا بازیکنان ملی را از باشگاه ها کنار میکشید ولی اشکال اینبار این بود که شوروی فاقد مسابقات مهم تدارکاتی بود و از این لحاظ شباهتی نزدیک به چکسلواکی داشت . با این تفاوت که شوروی دو مسابقه نسبتا خوب با بلغارستان و لهستان برگزار کرد و چکسلواکی از این میزان هم محروم مانده بود . بهتر است بگوییم شوروی بعلت فقدان مسابقات مهم تدارکاتی , خود را نشناخت و یا بقول کاوازا شویلی نتوانست دریابد که قادر به انجام دادن چه کاری است . یا انکه شوروی در اثر نداشتن مسابقات تدارکاتی خوب و مناسب تنها توانست بر میدان حساس مسابقات مکزیکو خود را بیازماید و دلیل این مدعا هم این همه تغییرات در تیمی است که می بایست با مطالعه و آزمایشهای بسیار دقیق از پیش , چون برزیل , ایتالیا , انگلیس , آلمان , پرو , اروگوئه , همه چیز را قبلا بداند و با تیمی ثابت و آزمایش شده , به میدان قدم نهد تا نیاز بدین همه تغییر نیز نداشته باشد .

 اگر به تیمهای قهرمان جهان در سالهای اخیر نظر افکنیم , این مهم بهتر شناخته میشود . به انگلیس قهرمان دوره پیش نگاه کنید که بر سر تغییر , یک بازیکن بنام جف هورست یا جیمی گریوز چه مسائل و چه گفتگو ها پیش امد در حالی که این بخاطر ضرب دیدگی گریوز آغاز شد و سپس با درخشش جف هورست تثبیت شد .

 

 

 * دلایل دیگر ...

 یاشین و دیگران اگر چیزی گفته اند بیشتر ذکر معلول کرده اند نه علت و تازه در این زمینه نیز زیاده روی نموده اند . به تیم شوروی در سال ۱۹۶۶ , تیم چهارم جهان و ۱۹۶۰ قهرمان جام ملتهای اروپا , نگاه کنیم در زمینه هایی که یاشین گفته تفاوت زیاد نیست . از سوی دیگر یاشین بازیکنانی را ردیف کرده که متعلق به چند نسل فوتبال اند مثلا یوری وانف , هافبک دینامو کیف ۱۹۵۸ در جام جهانی سوئد , آخرین بازیهای خود را در تیم ملی انجام داد . نتو و ایوانف در سال ۱۹۶۰ در اوج بودند و بعد از ان خارج از رده شدند . چسیلانکو در سال ۶۶ پر فروغ بود در حالی که ورونین آخرین بزرگ هنوز هم جوان است و اگر آسیب نمی دید چون بکن بائر باز هم در این جام در ردیف جوانان تازه پخته شده به حساب می آمد .

 

شوروی در جام جهانی ۱۹۷۰

 * شوروی و مکزیک ....  جام جهانی ۱۹۷۰ - استادیوم آزتک - ۱۰ خرداد ۱۳۴۹ 

Mexico vs. Soviet Union .... Aztec Stadium - May 31, 1970

=============================

 

  پس در هر نسلی , یاشین به بیش از ۲ یا احیانا ۳ تن اشاره نکرده است یا بهتر بگوییم بازیکن ممتاز یا خارج از رده در هر نسل یا هر تیمی نمیتواند بیش از این تعداد باشد . به برزیل در سال ۵۸ که وعده گاه ستارگان قلمداد شد بنگریم تا ببنیم که در ان تیم فقط گارینشا و پله بازیکنان بی نظیر بودند . یا در تیم انگلیس , بسال ۱۹۶۶ فقط بابی چارلتون و الن بال بی مثال بودند . 

 تیم شوروی در سال ۷۰ نیز صاحب مونتیان , آساتیانی و به احتمال زیاد بیشوویتس بود که بازیکنانی مثال زدنی و انگشت نما بودند . مونتیان در رهبری خط حمله و حضور برای ایجاد خطر و حتی شوتهای موثر بمراتب بر نتو برتری دارد و اگر تفاوتی در این مقایسه باشد بخاطر جنبه روحی رهبری ناشی از مسابقه و سرگروهی نتو بر تیم زمان خود بوده است . 

 یا انکه آساتیانی از لحاظ استحکام بدنی , حضور ذهن و تکنیک به هیچ وجه از ورونین کمتر نیست و اگر در این مقایسه ورونین امتیازی بر اساتیانی داشته باشد تنها جنبه نمایشی و خاصیت لاتینی اوست و باز هم در مقام قیاس در تیم ملی شوروی بازیکنی نظیر بیشوویتس بخوبی قابل سنجش با ستاره ی سالهای گذشته پوندلیک است .

 پس این ضعف و کمبود بازیکن بزرگ نبود که تیم شوروی را مغلوب ساخت بلکه علل دیگری داشت در شماره آینده این بررسی را بکوتاهی دنبال میکنیم و سپس آرایش و شیوه بازی و ویژگی های تیمی شوروی را باز میگوییم  .

 

 

                                                                                                  ادامه دارد ............