تبلیغات
دارایی
- توضیحات
- بازدید: 20337
دارایی 1354
دارایی باشگاه بزرگ تهرانی در اواخر دهه 40 درهایش بسته شد تا یکی از ستونهای ورزش یایتخت به پایان کار خود برسد اما با تغییراتی که در سازمان تربیت بدنی بوجود آمد در زمستان 1352 از جانب فدراسیون پیشنهاداتی به مسئولین سابق باشگاه برای راه اندازی دوباره ارائه شد آقای علی اکبرمحب ( بنیانگذار باشگاه دارایی ) از پذیرفتن این پیشنهاد طفره رفت تا با کمک چندتن از دوستداران دارایی و کمکهای مالی آنان چرخهای این تیم با سابقه بحرکت در آید
دارایی و جام تخت جمشید
مدیران دارایی برای رهبری تنها یک گزینه داشتند آقا جلال طالبی . او بنوعی شاید اصیل ترین دارایی چی در میان گزینه های دیگر بود محبوبیت آقا جلال چیزی نبود که بشود براحتی از ان گذشت او زمانی بهترین فوتبالیست باشگاههای تهران بود سابقه حضور در تیم ملی و رقابتهای المپیک را داشت و علاوه بر آن پس از مصدومیتی که موجب جدایی ناخواسته او از فوتبال ایران شد به کلاسهای آموزشی در انگلیس رفته و دوره کامل مربی گری را دیده بود مجموع این محاسن بهمراه صداقت و عشق او به نام دارایی سبب انتصاب او, بعنوان سرمربی دارایی شد تا گرد و غبار را پس از پنچ سال از چهره دارایی را بزداید
اما در این موفقیت فردی بنام مصطفی الهی را نیز باید نام برد که یک غمخوار واقعی برای این تیم بود آنها ابتدا در مسابقات قهرمانی تهران 1352 شرکت کرده وپس از کسب عنوان قهرمانی , بعنوان تیم اول به مسابقات جام تخت جمشید پای گذاردند دارایی چی ها یک هفته مانده به پایان قهرمانی تهران را جشن گرفتند تا حتی شکست روز آخر برابر نفت نیز خللی در راه صعود آنها به لیگ تخت جمشید نباشد کسب سهمیه جام تخت جمشید در کمتر از یکسال چیزی بود که هواداران دارایی در خواب هم نمیدیدند
صید بزرگ آقا جلال همه را انگشت بدهان کرد
برای حضور مقتدر در جام تخت جمشید تیم دارایی باید تغییراتی در ترکیب بازیکنان خود میداد آنها با جذب چند جوان تا حدودی خطوط سه گانه را ترمیم کردند اما در واپسین روزهای نقل و انتقالات دارایی موفق به جذب کاپیتان تیم ملی شد
پرویز که با انحلال عقاب بدنبال یک تیم میگشت بواسطه رابطه ای که با آقا جلال داشت با یک قراداد متوسط به این تیم پیوست در حالیکه تیمهای دیگر با مبالغ بالاتر به استقبال او آمده بودند . آمدن چنین مهره با ارزشی سبب جدایی مهدی لواسانی کاپیتان و یار زحمتکش دارایی شد او که فصل قبل بخاطر دوستی با آقا جلال بازی در دسته پایین تر را بحضور در جام تخت جمشید ترجیح داده بود و یک فصل تمام روی زمین آسفالت با تیم دارایی تمرین و در مسابقات این تیم در استادیوم خالی از تماشاگر با تمام قوا جنگیده بود در حرکتی غیر منتظره در آخرین روز نقل وانتقالات به مسئولین دارایی خبر داد که دیگر در این تیم توپ نخواهد زد او دلیل این تصمیم را بی اعتنایی مسئولین به او پس از صعود به جام تخت جمشید عنوان کرد !
تیم آقا جلال گلزن نداشت ....
دارایی فصل را با دو دروازه بان شروع کرد مجید پهلوان افشاری که از سال پیش با آنان بود و سهم زیادی در صعود این تیم به جام تخت جمشید داشت همچنین فرامرز صباحی که از بانک ملی به این تیم پیوسته بود هر دو موفق بودند اما در اکثر دیدارها آقا جلال , پهلوان افشاری را بر صباحی ترجیح میداد
احمد سنجری و احد دیانی ستونهای خط دفاعی بودند البته برابر تیمهای بزرگ گاها کاپیتان پرویز نیز یک خط عقب تر می آمد تا جانشینی برای احد دیانی باشد در سمت راست مسعود معینی مدافع کهنه کار فوتبال ایران و خورشید پناه حضور داشتند و در سمت چپ شهریار شفیعی و همایون مشتری حاضر بودند ...
ثبت تنها 15 گل خورده از 30 دیدار , نشان از استحکام خط دفاع دارایی در جام سوم داشت و به اعتقاد اکثر کارشناسان سهم احمد سنجری بیش از سایرین بود خط هافبک این تیم را دو نفر میگرداندند یکی کاپیتان پرویز و دیگری حسین حسینی جوان شایسته ای که از ابتدا با آقا جلال و دارایی آغاز کرد تا آرام آرام مراحل تکامل را بگذراند او در جام سوم یکی از ستونهای این تیم محسوب میشد اما پرویز با انکه در بسیاری از مواقع به خط دفاع منتقل میشد اما در آخر فصل بعنوان بهترین گلزن دارایی شناخته شد او با ثبت 7 گل در جام سوم در کنار مهاجمان صاحب نام مانند غفور جهانی - مسعود مژدهی و محمد صادقی قرار گرفت او در حالی 7 گل زد که مهاجمانی مانند غلامحسین مظلومی 8 گل حسن روشن و حاج رحیمی پور ه گل - خوردبین و نراقی 3 گل بثمر رساندند
مشکلات آقا جلال در خط حمله تا روز آخر نیز پابرجا بود ثبت تنها 19 گل آماری بس نامید کننده بود شاهرخ اصلانی با 3 گل بهترین گلزن این تیم در خط حمله بود اما نکته مثبت این خط برای دارایی و آفا جلال تراش خوردن دو جوان بسیار با استعداد برای سالهای بعد بود حسین فداکار ( عضو تیم ملی جوانان ) و حمید علیدوستی که در سالهای بعد اولی تا مرز حضور در تیم ملی نیز پیش رفت و حمید علیدوستی که سالها مهاجم اول فوتبال ایران شد , از یاران کم تجربه تر دارایی در جام سوم بودند
بچه های آقا جلال برابر بزرگان هرگز بازنده نبودند آنها اما برابر تیمهای میانی جدول و ته جدولی بیشترین امتیازات را از دست میدادند که شاید به کم تجربگی یاران انها مرتبط میشد دارایی نیم فصل اول را چندان موفق نبود کسب رتبه هشتم جدول در پایان , نیم فصل آنها در حد یک تیم معمولی نشان داد اما از روز شانزدهم که آغاز نیم فصل دوم بود داراییچی ها با پوشیده پیراهن جدید که سهوا هم پیش آمد نتایج بهتری کسب کردند تا در پایان نیم فصل دوم آنها تیم چهارم جدول و در کل مسابقات جایگاه ششم را کسب کنند بزرگترین نقطه تاریک کارنامه آنها به کسب 12 نتیجه بدون گل باز میگردد که انتقاد کارشناسان را از روش معمول آقا جلال ( یک نیمه دفاع و یک نیمه حمله ) را در بر داشت دارایی در اولین حضور خود در جام تخت جمشید یک تیم قابل احترام بود کسب رتبه ششم در میان جدول شانزده تیمی نمایانگر موفقیت مدیریت و مربیان این تیم است و شاید اگر آنها یک فوروارد با تجربه و گلزن داشتند کسبه رتبه های چهارم یا پنجم نیز دور از دستس آنان نبود یاد خاطره تیم موفق دارایی در جام سوم را گرامی میداریم و برای همه این عزیزان بویژه مربی محبوبش بهترینها را آرزومندیم
مدیریت وبسایت مسابقات جام تخت جمشید
نفرات دارایی در جام سوم تخت جمشید
دروازه بان :
1 - مجید پهلوان افشاری 2 - فرامرز صباحی 3 - اسماعیل منعم
مدافعان :
1 - مسعود معینی 2 - احمد سنجری - 3 - احد دیانی
4 - حجت الله خورشید پناه 5 - عبدالحسین عترتی 6 - شهریار شفیعی
7 - همایون مشتری 8 - عبدالعلی کلانتری
هافبک :
1 - پرویز ( کاپیتان ) 2 - حسین حسینی 3 - محسن یوسفی
4 - تقی جهانی 5 - محمد شافعی 6 - مهرداد پارسا 7 - فرهاد آذری
مهاجمان :
1 - شاهرخ اصلانی 2 - حسین فداکار 3 - حمید علیدوستی
4 - مسلم خانی 5 - عبدالحشین عترتی 6 - رمضان یانسری 7 - منوچهر دوام
سرمربی : جلال طالبی سرپرست : مصطفی الهی مدیر عامل : جانعلی اصانلو
آلبوم تصاویر و مسابقات دارایی - جام سوم تخت جمشید
* همایون مشتری و کارو حقوردیان در نمایی از دیدار هفته چهارم دو تیم ..... ( 14 فروردین 1354 )
( گزیده از مصاحبه اقا جلال طالبی در پایان جام سوم تخت جمشید درباب معایب جام تخت جمشید و مشکلات تیمش )
- فوتبال پایه حکم خون در بدن را دارد
- بلاخره چاره نداریم روزی باید به فوتبال پایه اهمیت بدهیم
- اگر فوتبالمان را بدرستی حرفه ای نکنیم بازهم از فوتبال دنیا عقب تر خواهیم ماند
.............خوشبختانه باید گفت محاسن جام تخت جمشید آنقدر بوده که معایب آن محو شود اما درست اینست که معایب را هم ببینیم شخصا معتقدم با پیدایش مسابقات جام تخت جمشید بمقدار خیلی زیاد فوتبال پایه را از یاد برده ایم چیزی که برای یک فوتبال حکم خون در بدن را دارد ما بهتر است هر چه زودتر بکوشیم که در کنار هیجان و گرمی مسابقات باشگاهی فوتبال پایه که همان تربیت و آموزش جوانان باشد مورد توجه قرار گیرد
باید باشگاهها را مجبور کرد که همان قدر که به مسابقات لیگ اهمیت میدهند به مساله جوانان نیز فکر کنند تا در کنار جام تخت جمشید یک لیگ منسجم جوانان نیز راه اندازی شود البته میدانیم که امکانات محدود است . زمین نداریم و بچه ها درگیر درس و مدرسه هستند ...... ولی بلاخره ناگزیریم و روزی باید این کار را کرد پس چه بهتر که هر چه زودتر اینکار انجام شود وظیفه فدراسیون هم اینست تا حد ممکن در ایجاد امکانات به کمک باشگاهها آید و گرنه باشگاهها با هر میزان علاقمندی در این راه قادر به ادامه پیشروی نخواهند بود
برای مثال خود ما پس از دوسال تلاش یک تیم جوانان تشکیل دادیم همین تیم در میان 84 تیم تهرانی بمقام هفتم دست یافت که برای سال اول بسیار امیدوار کننده بود اما برای ادامه کار نیازمند امکانات هستیم این همانجائیست که باید فدراسیون به کمک ما بیاید
فوتبال حرفه ای
درباره روی کردن به فوتبال حرفه ای تصور من اینست که بلاخره دیر یا زود به این کار هم مجبور خواهیم شد و گرنه از فوتبال جهان بازهم عقبتر خواهیم ماند برای اینکار در قدم اول باید اتحادیه باشگاهها را تاسیس کنیم تشکیل این اتحادیه خود نقطه پایانی بر بسیاری از موارد لاینحل موجود خواهد بود در مورد تاسیس اتحادیه پیشقدمی چند باشگاه الزامی است آنها پس از تصویب اصولی بعنوان خط مشی اولیه خود بدلیل عدم استطاعت مالی اکثر باشگاهها برای داشتن استادیوم اختصاصی در آغاز کار اقدام به اجاره استادیومهای تربیت بدنی کنند این درست همان کاری بود که در آفریقای جنوبی کردند و وقتی یک یک باشگاهها به تدریج صاحب استادیوم شدند مسابقات با شرایط صد در صد حرفه ای در ورزشگاههای اختصاصی انجام گرفت
مشکلات دارایی در اولین حضور تخت جمشیدی
در این فصل اکثر گرفتاریهای ما ناشی از تفاوت طرز برداشت بازیکنان به نسبت گذشته و حال بود در قدیم اگر تیمی درست میشد بازیکنان خود را پایبند به اصول و مقررات مربوط به تیم میدانستند و این بیشتر ناشی از احساسات و عواطف آنها بود نه مسائل مادی و چیزهای دیکری که حالا حاکم بر بازیکنان هستند متاسفانه فوتبال ما در حد فاصل بین آن احساسات و عواطف گذشته و مادیات بحالت مستاصل ایستاده است من بعنوان یک مربی دیگر نمیدانم بازیکن واقعا باشگاهها را دوست دارد و بخاطر این دوستی هر شرایطی را می پذیرد یا اینکه شرایط و مادیات هستند که درجه علاقمندی و دوستی او را بالا و پایین میبرند
خود من نیز به عنوان مربی در این برزخ گرفتار هستم برای نمونه به بازیکنی پول خوبی میدهی با او قرار داد میبندم اما درست در بحبوحه مسابقات احساس میکنم بخاطر گرفتاریهای درسی نمی تواند در تمامی تمرینات تیم حضور یابد چون پایبند احساس و عاطفه هستم به او اجازه میدهم که در تمرینات کمتر حاضر شود و وقتی در تمرینات کمتر حاضر شود بالطبع از کیفیت کار او در مسابقات کاسته میشود نتیجه آنکه با وجود پرداخت پول خوب باشگاه نمیتواند از حق قانونی خود در مورد این بازیکن استفاده کند اینها گرفتاریهای داخلی ما هستند
اما گرفتاریهای خارجی نیز داریم که این ناشی از شرایط بد و قابل انتقاد ورزشگاهها در شهرستانها میشود فرض کنید ما در روز بازی با برق شیراز مجبور به انجام یک جلسه تمرین هستیم در حین تمرین بازیکنی آسیب میبیند و نیاز به درمان فوری دارد اما متاسفانه در محل تمرین نه وسایل کمکی هست و نه آمبولانسی برای ارسال فرد مصدوم به بیمارستان تازه به این شرایط غریبگی و نا آشنایی مارا هم به آن شهر بیافزائید یا یک مورد دیگر برخورد زشت با تیم دارایی در هنگام ورود تیم به استادیوم و جنگ اعصابی که براه می اندازند که در روحیه بچه های ما که اکثرا جوان و بی تجربه هستند تاثیر بسیار میگذاشت
همگان عادت دارند به محض پایان جام شروع به گله گذاری از داور کند که این توپ را اگر میگرفت یا فلان را ..... امامن عقیده ای متفاوت دارم بنظر من اگر یک مربی - بازیکن یا سرپرست از داور انتقاد کند در حقیقت دارد از خود انتقاد می کند چرا که این حقیقت انکار ناپذیر است که فوتبال ما و عوامل آن همتراز و مکمل هم هستند هیچ کدام برتر از دیگری نیست نه سطح داوری بالاتر از بازیکنان است و نه بازیکنان برتر از داوران ونه هواداران فوتبال ایران برتر از داوری و فوتبال ما هستند با این حساب این عوامل فوتبال ما در یک سطح اند واگر من مربی از داوری انتقاد میکنم در اصل دارم از خود و فوتبال ایران انتقاد میکنم اگر تماشاگر به داور اعتراض میکند در اصل او ناخود آکاه به رفتار بد خود فریاد میکشد پس در چنین شرایطی بهتر است که ما عوامل فوتبال به عوض انتقاد از هم بکوشیم که خود عاملی بهتر باشیم و تماشاگر نیز حرمت مرد سیاهپوش را حفظ کند من مربی هم وظیفه ام را بدرستی بشناسم و انجام دهم و همینطور دیگران در اینصورت تنها جای اشتباهات غیر ارادی و سهوی میماند و نه چیزی دیگر .......
چهارم بهمن 1354 - دنیای ورزش شماره 277