تبلیغات
غفور جهانی
- توضیحات
- نمایش از سه شنبه, 29 بهمن 1392 05:12
- بازدید: 21301
غفور جهانی ( Ghafour Jahani )
غفور جهانی ستاره و مهاجم ارزنده تیم ملی و باشگاه ملوان بندر انزلی ....... چهره ارزنده فوتبال باشگاهی و ملی در دهه پنجاه شمسی و , از اعضای اولیه و شاخص تیم طلایی شهر انزلی که با شایستگی به تیم ملی راه یافت و با ثبت گلی بس ارزشمند , نخستین صعود ایران به جام جهانی , رارقم زد ......
* بیوگرافی
نام غفور جهانی
تولد 29 خرداد 1328 ( محله نویر از توابع بندر انزلی )
خانواده دارای 3 برادر و دو خواهر ( فرزند دوم خانواده )
رشته فوتبال ( مهاجم )
باشگاه ملوان بندر انزلی - استقلال ( چوکا ) گیلان
سابقه ملی 57 - 1353 ( 5 سال )
آغاز فوتبال 1348
پایان فوتبال 1365
* افتخارات
قهرمان آموزشگاههای ایران منخب انزلی 1348
قهرمان کارگری ایران منتخب انزلی 1348
عنوان پنجم باشگاههای ایران ( جام تخت جمشید ) ملوان بندر انزلی 1352 دی
دومین آقای گل فوتبال ایران ( جام تخت جمشید ) ملوان بندر انزلی 1352 دی
عنوان سوم جام ایران تیم ملی ب 1353 مرداد
قهرمان بازیهای آسیایی تهران تیم ملی 1353 شهریور
عنوان ششم باشگاههای ایران ( جام تخت جمشید ملوان بندر انزلی 1353 آذر
عنوان هفتم باشگاههای ایران ( جام تخت جمشید ) ملوان بندر انزلی 1354 آذر
حضور در المپیک مونترال تیم ملی 1355 تیر - مرداد
عنوان هفتم باشگاههای ایران ( جام تخت جمشید ملوان بندر انزلی 1355 آذر
قهرمان جام حذفی ایران ( جام پهلوی ) ملوان بندر انزلی 1355 دی
عنوان سوم تورنمنت بین المللی رئال مادرید تیم ملی 1356 فروردین
قهرمان انتخابی جام جهانی آرژانتین منطقه آسیا تیم ملی 1356 آذر
عنوان سوم باشگاههای ایران ( جام تخت جمشید ) ملوان بندر انزلی 1356 دی
حضور در جام جهانی آرژانتین تیم ملی 1357 خرداد
نائب قهرمان نیروهای مسلح نیروی دریایی 1362 آذر
قهرمان مسابقات دسته دوم لیگ گیلان استقلال بندر انزلی 1365 آذر
پدر او , ماهیگیری آزاد - سماک و نیز مورد احترام مردم شهرش بشمار می آمد .... اما زمانیکه قوانین جدید برای صید و صیادی وضع شد او نیز به ناچار خانه نشین گشت تا بار سنگین خانواده بر دوش غفور پسر بزرگ خانواده باشد غفور جهانی در این باره چنین میگوید :
هرگز برای صیادی به دریا نرفته ام - ما توی مرداب انزلی ماهیگیری میکردیم آنجا که آب آرامی دارد راستش را بخواهید با موج روبرو شدن دل شیر میخواهد
دوران کودکی از علاقه مندان دهداری - شیرزادگان و مصطفی عرب و پیروزیهای تیم ملی ایران بود و میگوید : بعنوان بازیکن با فوتبال بیگانه بودم اما بعنوان یک هوادار و یک نوجوان با هر پیروزی تیم ایران احساس غرور میکردم و هنگامی که این امکان وجود نداشت با تماشای تصاویر آنان در لابلای سطور مجلات و گوش کردن به گزارشات رادیوئی خود را اغنا میکردم و تدریجا دوست داشتن آنها , برایم یک سنت شده بود تا اینکه خود پای به دنیای فوتبال نهادم ........
28 مهر 1352 - دنیای ورزش شماره 161
نوجوانی را در زمین خاکیهای اطراف محل زندگی ( زمین شهاب نویر ) گذراند و یک تیم محلی بنام پرستو اوج آمال و آرزوهای او بود وی در آنجا با تشویقهای مهندس راحتی که به گفته خودش نخستین مربی اش بود مواجه گشت ..... مربی او در مطلبی چنین عنوان نمود :
از همان اولین روزها میشد فرق او را با سایر هم سن و سالانش , تشخیص داد که بر خلاف بدن استخوانی و نحیف , مایه هایی از فوتبال در ساقهایش دارد مهندس هر روز به او گوشزد میکرد که : - غفور تو حتما باید دنبال فوتبال را بگیری من بتو قول میدهم که در سالهای آتی در فوتبال جای خوبی داشته باشی و همین تشویقهای باعث شد در مسابقات پر شور محلی که تحت مدیریت استاد بهمن صالح نیا برگزار میشد , شرکت کند
سال 1348 بهمن صالح نیا به تشکیل یک تیم فوتبال , متشکل از جوانان انزلی جهت حضور در مسابقات قهرمانی آموزشگاههای ایران ( مشهد ) اقدام نمود غفور در مشهد با ثبت 8 گل انزلی را قهرمان تازه آموزشگاههای ایران نمود او گل نخست خود را که برابر تیم مدعی شمیران که از حضور اکبر محمدی , سود میبرد بهترین و زیباترین گل خود در آن دوره می داند در آن دیدار اکبر محمدی ستاره تیم ملی جوانان , قدم به قدم مامور مهار غفور بود اما در یک لحظه غفلت غفور کار را تمام کرد - بدین شکل غفور جهانی مشهد را با بهترین خاطرات به مقصد انزلی ترک نمود اما در کمتر از یکسال بار دیگر برای حضور در تورنمنتی دیگر به مشهد بازگشت
بازگشت از مشهد و آنهمه شادی و سرمستی بخاطر یک پیروزی بزرگ خیلی زود در بندر تحت تاثیر زندگی روزمره قرار گرفت و نوبت به امتحان سال آخر دبیرستان رسید او خود درباره این موضوع چنین میگوید : .......
شهر انزلی میزبان مسابقات قهرمانی کارگری ایران معرفی شد وآنها سعی داشتند با بهره گیری از تمامی ظرفیت های شهرشان عنوان ارزشمند را کسب نمایند به همین دلیل چند یار کمکی که یکی از آنان غفور جهانی بود را به ترکیب تیم کارگری افزوده غفوری که روز بروز جاه طلب تر و تشنه افتخارات بیشتر می شد
استاد صالح نیا , غفور را از گوش راست به پست سنتر فوروارد ( نوک حمله ) منتقل نمود و گلهای پی در پی غفور , تیم انزلی را به فینال برد ... رقیب نهایی توپچی های اهواز بودند . گل ارزشمند فینال را نصرت ایراندوست روی سازندگی غفور بثمر رساند بدین ترتیب انزلی در فصل 48 در دو رویداد کشوری به عنوان قهرمانی دست یافتند که در هر دو نقش غفور جهانی غیر قابل انکار بود اما در یکی از دیدارها , ضربه سختی به کمر او وارد آمد و همگان درد آن را حاکی از شکستگی مهره کمر , میدانستند اما با گذشت دو ماه ونیم بهبودی حاصل گشت و او بار دیگر به میادین و تمرینات بازگشت .....
ملوان بندر انزلی .....
اواخر سال 1348 با حمایت نیروی دریایی منطقه آزاد انزلی , باشگاهی بنام ملوان , بنا نهاده شد که در ابتدا حریفانش از تهران میآمدند تا استادیوم 4 الی 5 هزار نفره انزلی یکپارچه شور و اشتیاق باشد در آن روزها تیمهای قدرتمند فوتبال ایران , پاس - عقاب و پرسپولیس به انزلی می آمدند ( در این میان از تیمهای بزرگ تهرانی تنها تاج , دعوت بچه های انزلی را نپذیرفت )
پاس با تمام بزرگان تنها با یک گل پیروز به تهران برگشت عقاب با همین نتیجه شکست خورد پرسپولیس برای دو دیدار به انزلی آمد و چه غوغایی بپا شد بازی اول را سه بر یک برد اما دیدار دوم را سه بر دو به بچه های انزلی واگذار کرد بدنبال این سه بزرگ پایتخت دیگران نیز راهی بندر شدند افسر - دیهیم - برق .........
باز شدن پای تیمهای تهرانی و دیدن جوانان مستعد بندر باعث پهن شدن تور صید آنان برای جذب ستاره های انزلی کشت و در این بین غفور جهانی جایگاهی ممتاز داشت ابتدا پاس بدنبال جانشینی برای مالکیان بود سپس دیهیم و مربی سرشناسش پرویز ابوطالب به انزلی آمدند وقتی پرویز ابوطالب که آنروزها مربی تیم ملی جوانان ایران نیز بود پس از دیدن بازی غفور رو به او کرد و گفت : - پسر تو چند سالته ؟
- 20 سال آقا
- خیلی خوب با توپ کار میکنی اما برای پیشرفت بیشتر باید بیایی تهران .....
غفور به هر چیزی اندیشیده بود الا جدایی از شهر و دوستان خود اما , پیشنهاد مربی تیم ملی جوانان , غوغایی در درونش برپا کرد
نه جرات آنرا داشت این مسئله را با دیگر همبازیان بویژه مربی اش , استاد صالح نیا در میان گذارد و نمیتوانست از فکر آن نیز خودرا رهایی بخشد سپس موضوع خدمت سربازی پیش امد بدین منظور بهمن صالح نیا راهی تهران شد تا برای غفور ترتیب یک بازی خداحافظی بدهد قصر یخ تیم پرقدرت انروزها که عزیز اصلی تازه پیوسته را نیز بهمراه داشت برابر یاران انرلی قرار گرفتند و برخلاف تصور میمان , آنها با تیمی یکدست و پر نفس روبرو شدند نیمه اول علیرغم تلاش دو تیم بدون گل پایان یافت اما در نیمه دوم بازی گره خورد تا اینکه در اواسط نیمه دوم توپ درون محوطه جریمه به پاهای غفور رسید او پس از گذر از مدافع مستقیم خود با یک شوت زیبا , گل پیروزی دیدار خداحافظی خود را بثمر رساند تا فردای آن روز ساک بدست راهی پادگان نظام وظیفه گردد ......
* غفور جهانی و جام تخت جمشید .....
اوایل دهه پنجاه شمسی با اعمال تغییراتی وسیع در سطح مدیران فدراسیون فوتبال , و در اقدامی ارزشمند , تصمیم به برگذاری لیگ سراسری به سبک و سیاق دیگر کشورهای صاحب فوتبال اتخاذ شد و بدین منظور یک دوره مسابقه انتخابی میان کلیه باشگاههای فوتبال کشور , بصورت منطقه ای , صورت گرفت و از بد اقبالی باشگاه ملوان , آنها می بایست برای کسب سهمیه در گرمای اهواز به مصاف سه تیم سابقه دار فوتبال خوزستان میرفتند اما با این شرایط دشوار نیز یکی از دوازده تیم راه یافته به جام تخت جمشید شناخته و استان گیلان را دارای یک سهمیه ارزشمند نمودند
با حضور ملوان و متعاقب ان غفور جهانی و سایر ستارگان انزلی , فوتبال باشگاهی در شهرستان ها , اعتباری دو چندان یافت و همگان آنها را بجهت حضور درخشان ستودند غفور جهانی در نخستین دوره مسابقات ( فصل 1352 ) با ثبت 8 گل اقای کل نیم فصل نخست مسابقات معرفی شد و در پایان فصل نیز تنها با اختلاف دو گل از غلامحسین مظلومی ( با ثبت 13 گل زده ) در رده دوم گلزنان ایران جای گرفت در حالی که او ( غفور جهانی ) همزمان در حال سپری نمودن دوران خدمت نظام وظیفه عمومی بود و بی وقفه میان محل سکونت ( انزلی ) تا پادگان محل خدمت ( اردبیل ) تردد داشت و هرگز بطور مستمر در تمرینات باشگاهش حاضر نبود. تلاشهای استاد بهمن صالح نیا , برای انتقال او به انزلی و حضور کاملتر در تمرینات نیز , سرانجام نتیجه بخش نبود .... موضوعی که در تیمهای متمول تهرانی همانند آب خوردن صورت میگرفت .
بیلان 44 گل او در مجموع پنج فصل ونیم , نشان از استمرار و قابلیتهایش در گشودن دروازه حریفان دارد ..... همچنین علیرغم ثبت کمترین میزان گل زده در پنجمین دوره جام تخت جمشید , از سوی کارشناسان نشریه دنیای ورزش بحهت نقش ارزنده ای در تغذیه سایر مهاجمان تیمش ( ویژه عزیز اسپندار - آقای گل مسابقات ) بعنوان برترین مهاجم فوتبال ایران برگزیده شد نشریه دنیای ورزش پس از انتشار این مطلب در مورد غفور جهانی چنین مینویسد :
....... او یکی از ثابت قدم ترین بازیکنی است که فوتبال ما بخود دیده در طول شش - هفت سال اخیرهمیشه یار ثابت تیم ملوان بوده و اگر تنها به جام تخت جمشید نگاهی بیاندازیم بر حسب اعداد ارقام او را با 222 امتیاز در ریف اول مهاجمان و یکه تاز در جام میبینیم در حالیکه او را در همین سال در تیم ملی هم بی رقیب دیده ایم که بر ارزشهای او می افزاید . بندرت در همه این سالها او را بازیکنی نزول کرده و از پا افتاده دیده ایم بهترین مهاجم نوک جام تخت جمشید تنها بحکم مصدومیت در بازیهای ملی یک بازی را غائب بود و در 29 بار حضور در جام تخت جمشید یازده بار نمره بسیار خوب ( 4 ) را از مفسران و نویسندگان دنیای ورزش گرفت ..... 2 اردیبهشت 1357 - دنیای ورزش شماره 391
* کاپیتان غفور جهانی در نمایی بس زیبا و شکوهمند ....... مهاجم ممتاز فوتبال انزلی پس از استاد بهمن صالح نیا و منوچهر ناوران , سومین کاپیتان تیم پر افتخار شهرش , ملوان بندر انزلی , ..... براستی که بازوبند قوی سپید , برازنده اوست .
* ویژگی های منحصر بفرد فوتبالی .....
روزی در یکی از نشریات تعریف جالبی در وصف غفور جهانی خواندم و آن این بود که : غفور جهانی هر چه توپ را در ارتفاع بالاتری ببیند ساده تر و مسلط تر به آن میرسد و این شاید بهترین توصیفی بر تسلط غفور روی توپهای هوایی بود از دیگر ویژگی های او میتوان به یاری رساندن خط دفاع در مواقعی که تیم حریف یک مهاجم سر زن توانا می داشت او در این هنگام اغلب تا محوطه 5/5 متر , عقب آمده و به استحکام خط دفاع تیمش می افزود این خاصیت در ان روزگار , بخصوص در میان مهاجمان غالبا تنبل فوتبال ایران , مشاهده نمیشد شاید جز او تنها تا حدودی حسین کلانی چنین ویژکی را داشت به همین دلیل عده ای از کارشناسان بر این عقیده هستند که شاید در راه صعود به جام جهانی 78 , مصدومیت غلامحسین مظلومی و حضور غفور جهانی بجای او , اندکی از توان خط اتش ایران کاست اما در کل سبک و شیوه , بازی غفور در صعود ایران بسیار تاثیر گذار بود تا انجا که در نهایت این جابجایی , بسود فوتبال ایران باشد
* جام جهانی 1978 ........ غفور , ایران را همنام اسمش جهانی کرد
مسابقات مقدماتی جام جهانی نقطه اوج زندگی ورزشی اوست . غفور جهانی را بی شک , باید پیکان طلایی تیم ایران نامید ..... پنج گل او در کنار همکاری دیگر یاران , راه آرژانتین را هموار ساخت . یک گل در دیدار رفت برابر هنگ کنگ و یک گل با ارزش و 3 امتیازی برابر کویت در تهران و سپس دو گل در تهران بار دیگر به هنگ کنگ و در نهایت یک گل بسیار ارزشمند و 3 امتیازی دیگر روی پاس کاپیتان پروین و متعاقب آن جشن صعود به جام جهانی برای نخستین بار تا همه جا ( سراسر ایران ) نام او باشد او ( غفور جهانی ) در این تورنمنت بهترین گلزن تیم ایران بود
سفر به آرژانتین و پیوستن به 16 تیم نخست فوتبال جهان یک موقعیت استثنایی برای فوتبال ایران بود و با توجه به شرایط آن روزها و عدم وجود مدیای رسانه ای و اینترنت برابر بزرگانی قرار میگرفت که تا آنزمان تنها در مجلات وصف توانایی هایشان را خوانده بودند در این باره غفور جهانی در مقاله ای چنین عنوان میکند :
ما در ارژانتین رفته بودیم تا ستارگانی چون کرول - نیسکنز - آری هان را از نزدیک ببینیم ..... حضور در آرژانتین صرف نظر از نتیجه حاوی آموختنی های بسیار برای ما و فوتبال ایران بود و البته که توقع نتیجه گیری برای ما در آرژانتین بسیار دور از واقعیت بود
نقش انکار ناپذیر غفور جهانی در گل تساوی ایران برابر اسکاتلند از شیرین ترین خاطرات حضورغفور جهانی در جام یازدهم است .... اسکاتلندی که با داعیه قهرمانی به مسابقات آمد و استاد در بازی هوایی ( سرزنی ) اما , بر روی یک ارسال از سمت راست و پرواز بلند غفور همزمان با مدافع اسکاتلند , موجب دفع ناقص توپ گشت تا متعاقب آن ایرج دانایی فرد صاحب توپ و چند لحظه بعد نخستین گل ایران در تاریخ جامهای جهانی بشکفد ....
گالری غفور جهانی
*
در میان جمعی از ستارگان رنگارنک تیم ملی , اما چشمان تیز بین اوفارل غفور را پسندید ..... اوفارل میدانست غفور دو چیز کم دارد : 1 ضعف عضلانی 2 - روحیه یرای حضور در تیم ملی که هردو را میتوان با حضور بیشتر در اردوهای ملی برطرف ساخت به این سبب اوفارل بر خلاف نظر خیلیها او را پسندید اما منتقدان پس از مدتی عقیده داشتند که شاید غفور بازیکن خوبی باشد اما یک گلزن تمام عیار نیست و آن جاه طلبیهای یک مهاجم نوک را ندارد این نظریه تا حدودی صحیح بنظر می آمد وآن نیز به خصوصیات فطری او باز میگشت غفور در یکی از مصاحبه هایش چنین عنوان میکند :
میخواستم یک دهداری دیگر باشم برایم پرویزخان یک الگوی تمام عیار بود او با اخلاق نیکو و فوتبال نابش مرا تحت تاثیر قرار داده بود شاید به همین علت بود که حتی در نوک حمله میل داشتم بعقب بیایم و یک بازی ساز باشم اما قد بلند امتیازی که در بازی هوایی و توپهای روی دروازه داشتم و ضعف عضلانی که مانع از دویدن که در وسط زمین جایی برای من باز شود با این وجود هرگز به این فکر نبوده ام که باید یک تمام کننده مطلق باشم همیشه دوستانم را زیر نظر دارم تا بتوانم با یک پاس به موقع خود را از شر مدافعین سختگیر رهایی بخشم هم در جهت پیروزی تیم خود بازی را به جریان بیندازم هیچگاه نخواستم همه گلها را بنام خودم بنویسیم برایم پیروزی یک تیم بیشتر از شادی موفقیت شخصی اهمیت دارد .....
گلزنیهای پی در پی عزیز اسپندار و علی نیاکانی در ملوان موید توان بازیسازی غفور در خط حمله بود امادر تیم ملی مرد کم روی شمالی باید تغییر رویه میداد و از دیدار با شوروی آهسته آهسته حس گلزنی برای تیم ملی در او پدیدار گشت و تا هنگامه مسابقات مقدماتی ( جام جهانی 78 ) تبدیل به یک گلزن تمام عیار شد
او , گلزنی در تیم ملی را نیز از دیدار دوستانه با تیم امید شوروی ( زیر 23 ساله ها ) آغاز نمود گل دقیقه 88 غفور به تیم پر قدرت شوروی موجب افزایش روحیه تیم ایران در آستانه اعزام به المپیک مونترال شد .... غفور جهانی در کارنامه خود 9 گل ملی از 30 دیدار را , به ثبت رسانده است
جشنواره هفتاد و پنجمین سالگرد تاسیس باشگاه رئال مادرید
فروردین سال 1356 تیم ملی ایران بعنوان قهرمان آسیا به فستیوال جشن هفتاد و پنجمین سالگرد تاسیس باشگاه پر افتخار رئال مادرید که یک تورنمنت چهار جانبه بود دعوت میشود تیم ملی آرژانتین بعنوان میزبان سال آینده جام جهانی - تیم ملی ایران بعنوان قدرت اول قاره آسیا - باشگاه مولودیه الجزایر قهرمان باشکاههای الجزایر و قدرت اول قاره آفریقا بهمراه تیم اصلی باشگاه رئال مادرید حاضرین این رویداد بزرگ بودند .
طبق برنامه تیمهای ایران و آرژانتین و سپس مولودیه و رئال مادرید برابر هم قرار گرفتند تا برنده هر دیدار به دیدار پایانی راه یابد اما بر خلاف انتظار تیم ایران برابر یاران سزار منوتی بازی درخشانی را ارائه میدهد تا تعجب کلیه کارشناسان را برانگیزد .
ابتدا در دقیقه 14 داور دیدار اعلام یک پنالتی مشکوک برای آرزانتین میکند تا برتونی گلزن بزرگ این تیم دروازه ایران را باز کند ولی در ادامه بویژه در نیمه دوم یاران غفور جهانی چنان عرصه را بر آرژانتین تنگ کردند که حاضرین در سنتیاکو برنابو که تصور تیمی ضعیف با کیسه ای پر گل از ایران داشتند به تشویق تیم ایران بپردازند و در نهایت در دقیقه 80 محمد صادقی دروازه گاتی دروازه بان محبوب آرژانتین را میگشاید تا دیدار به وقت اضافی و ضربات پنالتی بکشد که تیم حرفه ای آرژانتین در پنالتیها بهتر کارکرد و به فینال رفت .
دیدار دوم را دوتیم ایران ومولودیه الجزایر برگزارکردند نماینده الجزایر تیمی بسیار خوب بود و تنها با یک گل مغلوب رئال در سنتیاگو برنابئو شده بود نیمه اول علیرغم برتری نسبی ایران بدون کل به پایان رسید اما در نیمه دوم غفور جهانی دروازه نماینده الجزایر را گشود سپس الجزایر بازی را بتساوی کشاند تا باز بمانند دیدار اول بازی به پنالتی کشیده شود امااینبار پیروزی از آن بچه های ایران بود این دیدار به قدری زیبا بود که مفسرین نشریات معتبر اروپایی این دیدار را زیبا تر از دیدار فینال توصیف کردند تا غفور و یارانش از دو دیدار این تورنمنت نمره قبولی بکیرند در پایان حشمت مهاجرانی در جواب یکی از خبرنگاران اروپایی گفت در نشریه خود بنویسید تیم آرژانتین تیم سوم و چهارم آنها بوده که نوعی کریخوانی برای بزرگان ان روزگاران بود .
مقدماتی جام جهانی 1978 آرژانتین ( World Cup Qulifying Game )
جام جهانی آرژانتین ( World Cup 1978 )
مصاحبه کیهان ورزشی با غفور جهانی مهر ماه 1357...........
غفور جهانی :
در تیم ملی کسی مراتحویل نگرفت
شیر گیلان را هیچگاه چنین آزرده ندیده بودیم آنچنان دلگیر بود که میگفت : اصلا از اول کاش پایم قطع میشد و در تیم ملی بازی نمیکردم دوست دارم یک بارهم شده دردهایی را که در درونم حس میکنم را بر صفحه یکی از نشریات ببینم هر چند ممکنه بعضی ها را از خود برنجانم !
من اگر همان چند سال پیش بعد از اینکه ملوان در اهواز با شکست دادن تاج اهواز به دسته اول جام تخت جمشید صعود کردیم و پیشنهاد دلالان اعزامی تیمهای بزرگ پایتخت نشین را میپذیرفتم حالا بجای اینکه تمام گناههای بازی بد یا خوب ایران را بگردن من بیاندازند , من نیز بتی بودم در حد بتهای سر طلایی و پا طلایی تهران ...... گناه من اینست که مثل خیلی از بندر نشینان جهان و روی نام شهر و محل زندکی خود تعصب دارم و این تعصب خود را نسبت به تیم و مردم بندر انزلی را به هیچ قیمت حاضر نیستم با بزرگترین چیزهایی با ارزش دنیا عوض کنم شاید هم یک نوع حماقت باشد من در این شهر بدنیا آمده ام اینجا بزرگ شده ام و دلم میخواهد همینجا بمیرم بندر شهر من است خوب یا بد باز هم شهر من است
حاشیه نرم از تیم ملی می گفتم بازیکنانی چون قاسمپور حسن نظری و پرویز مظلومی را که هم زمان با من و در پاره ای از موارد بعد از من به تیم ملی رسیدند اینها که توانستند خود را در فوتبال پایتخت مطرح سازند و بنوعی خود را بقبولانند راهی جز وابسته شدن به یکی از غولهای فوتبال پایتخت نیافتند ... به طوریکه حتی همین حالا در بازگشت از جام جهانی نیز هیچکس از بازیهای فوق العاده ضعیف قاسمپور و یا نظری در آرژانتین کمترین حرفی نمی زند اما همه گناهها به پای من نوشته میشود
عیب و ضعف من این است که در دیدارهای مقدماتی گل زدم .... فراموش کردم بگویم گناه دیگر من اینست که در آهنگ و روال بازی تیم ملی فوتبال فقط سعی کردم خواسته مربی خود را برآورم نه آنچه تماشاگر می خواهد . من خواسته مربی را انجام میدهم مربی من چه کسی است ؟ اشتباه میکند یا نه ؟ دانش فوتبال دارد یا نه ؟ بمن مربوط نیست پوست کنده بگویم حتی اگر یک چوب خشک را در نیمکت بنشانند و بگویند این مربی توست من در بست در اختیار او هستم و خواسته او را انجام خواهم داد اینکار اگر بد است یا خوب بحثی دیگر اما من اینچنین هستم .
اگر باور نمی کنید از صالح نیا و حشمت خان بپرسید . در تیم ملی حشمت از من خواسته بود که چسبیده به یاران خط میانی حریف , یعنی هافبک بازی کنم و سازنده تیم خود برای دو گوش که تازه یکی از این گوشها یکی از هافبکهای تیم خودمان بود , باشم آنهائیکه بازی فوتبال را میشناسند , میدانند که انجام این خواسته چقدر سخت و دشوار است بدین صورت که من مهاجم و نوک به عقب برگشته نقش هافبک جلو تیم را بازی کنم در چنین شرایطی من هم یاری دهنده هافبکهای خود هستم سازنده توپ برای دو گوش و نیز با توجه بقدرت حریف در زمان مختلف بازی هر وقت ضرورت افتد یک مهاجم نوک و سر زن هم باید باشم شما مقایسه کنید این نقش مشکل را با نقشی که روشن یا نظری و یا هر یک از بازیکنان دیگر دارند و در این شرایط که من نود دقیقه سعی بر انجام خواسته مربی خود دارم یک توپ در نوک حمله بمن میرسد . این درست که مهاجم نوک هستم اما این خواسته دوم مربی من بود و خواسته اول او همان عقب بازی کردن من است
* درد شهرستانی بودن ......
باور کنید از صمیم قلب دردهایی که در 27 سالگی مرا مجبور به کناره گیری از تیم ملی کرد میگویم ..... هیچ کس جز حشمت مهاجرانی و هوشنگ دیده بان ( دبیر فدراسیون ) که تا پایان عمر مدیون آنها هستم , مرا تحویل نگرفت . بخدا شرمم می آید بگویم این کم محلی حتی در جزئی ترین موارد زندگی اردوئی تیم ملی بچشم می خورد همین آقای صدقیانی که استاد بنده هستند یک ماه مانده به سفر آرژانتین در یک مصاحبه با یک خبر نگار ورزشی گفته بود “ما اگر یک فوروارد داشتیم غفور را به جام جهانی نمی بردیم”
قلبا از ایشان بخاطر قوت قلبی که به من دادند تشکر میکنم اما سوال میکنمایشان اگر چنین فرمایشی را درباره یکی از نور چشمیهای فوتبال پایتخت کفته بودند خود شما به ریش ایشان نمی خندیدید ؟ اصلا آیا ایشان جرات دارند درباره کسانی که بدتر از من بازی کردند چنین قضاوت کند فراموش نمیکنم یک روز سر میز غذا من از استاد بجای جوجه کباب تقاضای غذائیکه به چشم خودم در آشپزخانه تیم ایران می دیدم کردم و ایشان علنا بمن گفتند غذای دیگری نداریماما در همین لحظه وقتی که روشن تقاضای غذای دیگر کرد برایش چند نوع گوشت از بیفتک گرفته تا همبرگر و ششلیک آوردند این پیش از بازی با هلند بود باور کنید من نه عقده گوشت خوردن دارم و نه هیچ خصومتی با هیچ یک از دست اندر کاران تیم ملی بلکه اینها فقط دلایلی است برای اثبات حرفهایم باید شهرستانی باشید و به اردوی فوتبال بیایید تا گفته هایم را درک کنید ...... در پایان بازی با کویت مسئولان کویتی 30 عدد ساعت به اعضای تیم ایران اهدا کردند باور بفرمائید از این ساعت ها به همه دادند الا بمن تازه گل بازی را نیز من زده بودم ( شاید کویتیها به همین دلیل یدونه ساعت کم دادند )
* این میکروفون ایران است نه ......
مسئله دیگر غرض ورزی آقای روشن زاده. است باور بفرمائید من تاکنون نتوانستم بفهمم علت غرض ورزی ایشان با من از کجا آب میخورد حاضرم شرط ببندم که هر کسی فیلم مسابقات را ببیند در می یابد تاکنون ایشان حتی یکبار در مورد من از روی وجدان و بی طرفانه صحبت نکرده اند یعنی بنظر شما من در این مدت یک کار و حرکت مثبت انجام نداده ام در این باره کار بجایی کشید که بچه ها برایم در اردو دست گرفته بودند و میگفتند که مهم نیست ما در میدان بازی کاری غلط و حرکت نادرست انجام دهیم کافیست که گزارشگر روشن زاده باشد چرا که همه را پای غفور میگذارد چند بار بینندگان نیز به من کفته اند که دیدن مثلا روشن توپ را لو داده اما ایشان که صدایش در تمام ایران پخش میشود با صدای بلند می گوید بازم غفور توپ را لو داد ...... آخر از قول من به ایشان بگویید این که جلوی توست میکروفون است نه پستانک
* ملوان و مشکل دفاع .....
بنظر من , نه صالح نیا برای ملوان تمام شده و نه ملوان برای صالح نیا ...... اما باید انگیزه و دلگرمی هایی برای بازیکنان و دست اندر کاران این تیم بوجود آورند وقتی بازیکنی میبیند قدیمی ترین اعضا , مثل غفور ماهی هزار تومان میگیرد به چه عشقی بیاد توپ بزند در حالیکه میبیند بغل گوش بندر انزلی یعنی رشت یک بازیکن دسته دوم آنهم در سطحی متوسط نه خوب حقوقش 3700 تومان است اینها درد ملوان است و اگر این دردها درمان شود آنگاه من به شما میگویم ملوان یعنی چه . پیش از دیدار با بانک ملی کمی بچه ها را از لحاظ مالی شارژ کردند بوضوح نتیجه اش را دیدند ...........
از نقطه نظر بازی کمی در دفاع بخاطر رفتن بزرگان به مشکل خورده ایم بخصوص با اتمام قرارداد رمضان احمد پور دروازه بان خوب و رفتن به جنوب بیش از پیش در دفاع میلنگیم اما معتقدم هیچکس برای ملوان و فوتبال بندر انزلی بهتر از صالح نیا نیست البته عقل کل فوتبال نیست و هیچگاه نیز چنین ادعایی نداشته اما خصوصیات او برای ملوان بمانند مهاجرانی برای تیم ملی است مضافا که بهمن خود ملوان را ساخته اما مهاجرانی تیم ملی را پدید نیاورده .......
22 مهر 1357 - کیهان ورزشی شماره 1269
یپدایش استقلال انزلی
پس از پایان بازیگری در ملوان غفور بهمراه محمود پیشگاه هادیان و رضا ویشگاهی تیم استقلال انزلی را برای خدمت به جوانان انزلی تاسیس کردند داربیهای تیم استقلال انزلی و ملوان که در کمال مهر و دوستی برگذار میشد از داغ ترین دیدارهای استان گیلان در اواخر دهه 60 غفور خود در این باره میگوید :
گروهی تاسیس تیم استقلال انزلی را بد برداشت کردند هدف ما ایجاد یک تیم در کنار ملوان برای معرفی چهره های برتر فوتبال استان بود ما حتی برابر ملوان هوای ساقهای بچه های ملوان را هم داشتیم ......
غفور در سال 71 ثمره تلاشهای خود را با صعود به بالاترین سطح فوتبال ایران بدست آورد او با تیمش که آنروزها چوکای انزلی نام داشت در عین شایستگی بر سکوی اول لیگ دسته دوم ایران دست یافت که نشان از شایستگی هایش در امر مربیگری بود
برچسب ها : غفور جهانی - غفور جهانی گلزن ملی - غفور جهانی و ملوان - غفور جهانی و مصاحبه با دنیای ورزش - غفور جهانی و کیهان ورزشی - غفور جهانی و جام جهانی - غفور جهانی و تورنمنت مادرید - غفور جهانی و استرالیا - غفور جهانی در جام جهانی 78 - غفور و دلشکستگیهایش - غفور جهانی و جام تخت جمشید - غفور جهانی - غفور جهانی شیر گیلان - غفور جهانی متولد 1328 - غفور جهانی و بندر انزلی .....