A+ R A-

تبلیغات

رجیران

مطالب

بیژن رفیعی

بیژن رفیعی آبان ۱۳۹۵

 

 

 

  بیژن رفیعی  ( Bijan Rafie )

 

  تقدیم به او , که رنگین ساخت ورزشی را  , که غرق بود در سپیدی و سیاهی های اذهانی کدر   ......... و پایانی  بر تک صدایی ها در جهانی مرد محور    تقدیم به شما  که همه شوقی و احساس  .... عالیجناب بی تکرار بیژن رفیعی عزیز ... 

ای سراینده ای ورزش , .....  , سطر سطر نوشته هایتان را  خوانده ام و اندیشه هایت  را  میستایم  ...  امروز اما ,  جاودانه هایت , شهادت خواهند داد , تو را و شایستگی هایت را ,  آن چنانکه که گویی  پیش از تو هیچ نبود . امید که  ببخشند مرا ,  بزرگان پیش از شما , ...

 یگانه پناه تبعیدی های عرصه قلم و ورزش  ... چه ظالمانه انکار شدی از سوی همانها که پناهشان بودی  ....... !! ....  همان ها که صاحب نامشان  ساختی   ....... و زمانه , چه  نیک اعمالشان را , پاسخ گفت .

 

 

--------------

--------------

* بیوگرافی .......

 

نام                بیژن رفیعی

تولد              بهمن ۱۳۱۷ ( تهران )

رشته            بسکتبال

رتبه             نویسنده  و نخستین سردبیر هفته نامه ورزشی موسسه اطلاعات , " دنیای ورزش " 

حرفه            روزنامه نگار و دبیر ورزش

 

-------------------------------------------

 

 استاد بیژن رفیعی ........  والاترین چهره ای مطبوعاتی ورزش ایران ,  با تاثیری  شگرف بر  جامعه ی  دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی  , آغاز گر موجی نو در نوشتار و نگرش بر پدیده ای اجتماعی ورزش ,.....  ترکیبی ناب وبدیع از ترنم شاعرانگی  بر سپیدی بکر کاغذ , و پدیدار گشتن آثاری چشم نواز و فاخر با محوریت نشریه ای نوگرا  بنام دنیای ورزش .......... و این تمام ماجراست .

 

 

  سالهای نخست دهه ۴۰ شمسی , هیئت تحریریه هفته نامه ی کیهان ورزشی از چرخش قلم جوانی بهره مند شد که دبیر ورزش بود و دلبستگی اش بسکتبال  و  باشگاه تهرانجوان  .......... جوانی خلاق , پر تلاش , عاشق نوشتن  که رنگ  مقاله هایش با دیگر نویسنده ها  تفاوت داشت و نیز دغدغه ها , خواسته ها و سرانجام اهدافش ,  متمایز از سایرین بود . 

    "  تفاوت دیدگاه " مهمترین وجه تمایز او با سایرین بود . او به  ورزش , بعنوان یک پدیده اجتماعی " زیبا  " مینگریست و برغم اغلب هم دوره ای ها , آن را با دیگر مقوله های اجتماعی از جمله سیاست و اقتصاد  ..... غیره ,   نمی امیخت  ....  گریزان بود از دسته بندی ها و هر آنچه که فضای پاک ورزش را مکدر سازد .... 

  ویژگی دیگر استاد , زیبایی آفرینی بود .... او با طبع شاعرانه  که از اعماق وجودش سرچشمه میگرفت ,  ورزش  را با احساس ناب ترکیب میکرد و اینگونه , دریچه ی جدید پیشروی مخاطبانش میگشود  فضایی  که تا پیش از ان , تجربه نشده بود . جمله بندی های ادبی و بیان مطالب با واژه هایی روشن و شاد ..... .  شیوه ای که ویژه ی  خود او بود " اصل اصل "   نه از روی  تقلید .... و ترکیب هایی که تا پیش از آن , بندرت در  متون ورزشی  مشاهده میشدند  ......  ستاره کاشتن ....  سایه ی نقره ای ..... گل امید ..... چهره مثلثی ...... قطره اشک , روی گلبرگ گونه ..... و .. ده ها مثال دیگر ...

 

 دو نمونه از مقالات استاد بیژن رفیعی - سالهای نیمه نخست دهه چهل شمسی - که نشانی دارد از استعدادی کم نظیر  در نگارش و فرم دهی کلمات , با نثری شاعرانه و صحیح , جهت  یک مقاله ورزشی ....  با توجه به این اصل که  نمونه را تنها باید با شرایط و استاندارد های همان دوره  سنجید  و مورد نقد و بررسی قرار داد.

 

  

" دوشنبه - علیرغم همه بت شکنی ها , نمونه های تازه ای ظهور میکند و دیر باری بود بر چهره ستارگان دیار ما جز نقش یک مرد , زیور نمیگرفت و حالا آغاز فصلی است که میتوانیم , بت ها را در میان بانوان دیار خود جستجو کنیم , دیشب باز یک (( سرشناس )) آفریده شد . بتی که مردم ساختند . با فریادهایشان , خروششان و غوغایشان و من با اینکه سخت می هراسم  از این سازنده بتی باشم  ناچار باز قلم در دست دارم با این امید که هرگز بر تکه های شکسته این بت اشک نریزم .

 یک روز بهار بود که در میان چمنهای نیمه سوخته استادیوم ما , یک گل امید روئید . در پناه زمان پرورش یافت تا آنجا که بت دیار ما شد . او مردی بود که برای تریبون نشین ها  در زمین ستاره می کاشت و ای دریغ که چه زود این بت شکست و به دورتر مینگرم , در پناه پیکر مردی به استواری صخره های قلل , سایه یک بزرگ بر تشک های ما نقش می بست که پدید آورنده پیروزی , امید و بزرگداشت غرور و مردی در میان جوانانمان بود ولی این نیز به افسانه ها پیوست بدین سان است که میهراسیم .....

 با این همه دیشب در سالنی که بر گونه های تب دار حاضرین از حرارات , قطره های عرق نشسته بود , ظهور یک (( امید )) گل بهار رویاند و در سرمستی این بهار همه چیز فراموش شد . چهره اش آرامش داشت , حرکاتش موزون و قابل تقلید بود ولی بالاتر از همه اینها , سایه یک صلیب بود که بر پیکرش پرتو می انداخت . یک صلیب کوچک طلایی که با زنجیری ظریف , گردنش را حلقه کرده بود . در آغاز باین گردن اویز سخت نگریست و آنگاه زیر یقه پیراهنش آن را پنهان کرد ولی در همان ابتدای تلاش , باز نمایان شد . سایه اش روی پیکر او بعظمت همه پیکرش بود و در پرتو این سایه لرزان , او هر چه خواست کرد تا انجا که همه یک نفس سرود (( تت )) میخواندند و حالا این سرودی است که شاید تا دیر باز , مادران دیار ما بر گهواره فرزندانشان زمزمه کنند .

 

بیژن رفیعی      

   جز او باز صاحب چیزهای دیگر نیز بودیم , ولی همه ندرخشیدند و شاید پرتو خیره کننده او بود که , دیگران به آسانی رنگ هستی نمیگرفتند , ولی با این همه یک دختر گندمگون با گیسوانی بسیاهی فلق که بر چهره اش لطافت بهار , آرامش یک روح بدون دغدغه و بالاتر از اینها روشنایی یک زندگی می درخشید با استواری شخصیت و هنر خویش در میان جمع آبی پوش های ما ظهور کرد و او (( ملک )) بود  ......... 

با سوت پایان , همه بمیدان ریختند و شاید جمعی بر آن بودند که برای اولین بار دختران قهرمان را بر دوش بکشند . تت استوار و موقر چون نگینی در میان حاضرین بود . هر کس چیزی میگفت و او تنها با لبخندی بروشنی بهار تشکر میکرد . سایه صلیب کوچک طلائیش با عظمتی خاص همه پیکرش را پوشانده بود , پلیس باحترام , دختران پیروز ما در دو طرف صف کشید , تا آرام از میان جمعیت بگذرند و بدینسان بود که برای ورزش ما یک (( بت )) دیگر آفریده شد  بتی که بر خلاف گذشته بر چهره اش , نقش یک زن رسم شده است . "

                                                                         ۵ خرداد ۱۳۴۴ - هفته نامه کیهان ورزشی شماره ۵۲۰

 

* مطلب فوق در باب پیروزی ارزشمند و پر هیجان تیم منتخب والیبال بانوان دانشگاه تهران مقابل بانوان ترکیه نگاشته شد و تت ( ماری تت , کاپیتان تیم ملی بانوان ایران ) و ملک ( دکتر عذرا ملک ستاره ی ملیپوش والیبال بانوان  ) می باشد     .  

   

 سخن از نبوغ است و نو آوری ,  سخن از قلم طلایی و .... نیست , بحث اندیشه است .  جوانی ۲۷ ساله , در مختصات زمانی دهه ی چهل , همان روزها که بحث روز , کری خوانی شاهین و دارایی و تاج  و سینمای گنج قارون بود , به نیمه ی دیگر جامعه می اندیشد  .................... بر پایه آرشیو   , این نخستین بار است که در مطبوعات ورزشی ما ,  تقدیری چنین شایسته  از بانوی  ورزشکار ایرانی  بعمل اید و ذکر نام  بیژن رفیعی ( نویسنده )  در پایان مقاله ,  دال بر ممتازی آن است , چرا که در دهه ای ۴۰  ,  هفته نامه کیهان ورزشی , بطور معمول نام نویسنده ی مقاله را قید نمیکرد , مگر آنکه  اثر نویسنده ای شاخص همانند استاد صدرالدین الهی , مهدی دری و .... باشد . یکسال بعد ,  ورزش ایران با کسب مدال برنز والیبال بازیهای آسیایی ۱۹۶۶  ,  نخستین موفقیت بین المللی بانوان را جشن گرفت , 

و ازاین دست مثالها , فراوان است ....... مقاله ای او  در باب پرویز قلیچ خانی در نخستین روزهای شهرت و نام آوری مرداد ماه ۱۳۴۴ , تحت عنوان " قلیچ خانی , کیانی شجاع " در کیهان ورزشی شماره ۵۲۹ " منتشر شد و بتحقیق , مدلی شد برای معرفی ورزشکاران در مطبوعات ورزشی ما  .....

 

...... مرد جوان فوتبال ما " پرویز قلیچ خانی " بک راست تیم ملی , همه عظمت زندگیش را در شبی میداند که در مقابله با نورنبرگ , پیروز میدان را ترک گفت . آن شب , امجدیه پر فروغتر بود . چمن ها سر سبز تر و قلب ها امیدوار تر

 ......... آخر مگر نه اینکه فوتبال نیز یک عشق است . پرویز میگوید : من عاشق فوتبال هستم . وسعت چمن با سر سبزی و طراوتش در زیر چراغ های خیال انگیز که سایه هایمان را بدنبال میکشد و در میان فریاد های بی قراری که تریبون ها را بلرزه می اندازد ............ او مودب , عاشق و پرتوانست . چهره اش نمایان این حقیقت نیست که هنوز ۱۹ بهار بیشتر از هستیش نمیگذرد . استخوان بندی استوار , چهره ای کودکانه و مثلتی و تا حدودی گوشت آلود . پیشانی کوتاه که نیمی از آن زیر زلفش پنهان شده با یک جفت چشمان روشن و زنده که مژگانی کوتاه و خمیده آن را احصار کرده اند  . این چهره جوانی است که شکوفه های زندگی , تازه  روی چهره اش شکفته .  

 

 

 

 

 

------------------------------------- 

----------------------------------------

* جدایی از  کیهان .....

 

  علیرغم پیشرفت های چشمگیر سالهای نخست اما , همکاری با کیهان بسیار زود  پایان یافت ............. یک اختلاف نظر یا سلیقه , که شاید چندان نیر حائز اهمیت  نبود , مسیرها را  جدا  و سرنوشت ها را تغییر داد ....   آنگاه , چند ماه بلا تکلیفی و سپس دریافت پیشنهاد همکاری از سوی موسسه اطلاعات و پذیرش آن از سوی استاد  , سبب شد تا دگر بار  نویسندگی را از سر بگیرد    و چنین بود که  از میانه ی سال ۴۶ ,  دبیر بخش  ورزش موسسه اطلاعات شد . 

 

   آن سالها  ( نیمه دوم دهه ی ۴۰ شمسی )  موسسه ی مطبوعاتی اطلاعات , فاقد یک نشریه کاملا ورزشی بود و از سوی دیگر  بعنوان یکی از دو موسسه  بزرگ مطبوعاتی کشور , قصد داشت  در کلیه مقوله های اجتماعی  ( هنری - بانوان - جوانان - نوجوانان  ...... ) با  موسسه مطبوعاتی کیهان , رقابت کند . اما با وجود یک هفته نامه  وزین و پر سابقه  بنام " کیهان ورزشی "   پرداختن به مقوله ی  ورزش  و جذب اقبال عمومی   , بسیار دور از دسترس بنظر می امد . بر این پایه , مدیران موسسه اطلاعات ,  هرگز در اندیشه ی انتشار یک نشریه  کاملا ورزشی نبودند و با پیوستن بیژن رفیعی به موسسه اطلاعات , او ابتدا  سرپرست بخش ورزش  روزنامه اطلاعات و هفته نامه ی  جوانان    ........   شد .      

 

 

   دوسال , بدین صورت سپری گشت .... تا آنکه در میانه ی سال ۱۳۴۸  استاد با ارائه طرح  انتشار یک هفته نامه ی ورزشی  برای موسسه اطلاعات , نخستین گام را در جهت انتشار یک مجله ی ورزشی برداشت  . آن روزها موسسه اطلاعات از بعد موفقیت و کسب محبوبیت  ,  شرایط مطلوبی نداشت و علیرغم تلاشهای بسیار  , در اغلب زمینه های اجتماعی ( فرهنگی , هنری , بانوان  ...  ) عرصه ی رقابت را به " موسسه کیهان " واگذار کرده بود .  

 از جانب  دیگر , مقبولیت هفته نامه ی کیهان ورزشی  , بعنوان  تنها نشریه ای ورزشی پرتیراژ ایران   با حضور یک کادر مجرب و بواقع استخوان دار , بگونه ای بود که  شانس هفته نامه ورزشی موسسه اطلاعات را برای رقابت و کسب مقبولیت ,  به کمترین حد ممکن می رساند . بنابر این  پذیرش طرح  یک جوان  ۳۱ ساله , همسان برداشتن یک ریسک با درصد موفقیت پایین بود  که در صورت ناکامی , ضمن تحمیل هزینه  , اعتبار موسسه را نیز  زیر سوال میبرد  .  

 اما حضور زنده یاد فرهاد مسعودی ( فرزند سناتور عباس مسعودی بنیانگذار موسسه اطلاعات ) و اعتقاد راسخ او به قابلیتهای بیژن رفیعی , سبب شد تا پیشنهاد او برای انتشار یک هفته نامه ای ورزشی ,  پذیرفته گردد .  نقش زنده یاد فرهاد مسعودی در پیدایش نشریه دنیای ورزش , چنان عمیق است که استاد بیژن رفیعی , همواره موفقیت های خود و نشریه دنیای ورزش را , مرهون حمایت و اطمینان او , میداند . 

 

صدرالدین الهی - مهدی دری - کاظم گیلانپور - داریوش اسداللهی

   * بزرگان عرصه قلم و ورزش دهه های ۳۰ و ۴۰ شمسی  , جملگی عضو کادر تحریریه کیهان ورزشی , عزیزان بترتیب از راست : دکتر صدرالدین الهی  - زنده یاد مهدی دری - زنده یاد داریوش اسداللهی و زنده یاد کاظم گیلانپور - با حضور  نویسندگانی چنین استخوان دار و نخبه , که نام هر یک به تنهایی ,ضامن بقا و موفقیت یک نشریه می باشد , تصور رقابت میان هفته نامه ای  نو پا  با  کیهان ورزشی , همانند یک رویا بود ....   

--------------------------------- 

 

 

 

---------------------------------------.  

* گزینش تحریریه  .....

---------------------------------------

 از همان روز نخست با گزینش کادر تحریریه  , رقابتی نا برابر در فضای مطبوعات ورزشی آغاز شد .. بیژن رفیعی که خود مسئول انتخاب  تحریریه بود , میبایست از میان چهره های جوان و اغلب ناشناس , تعدادی را گزینش کند و سرانجام با گذشت چند ماه ,  کادر  تحریریه دنیای ورزش , اینچنین تشکیل شد :

 

۱ ) پرویز زاهدی ( ۳۱ ساله ),  دبیر علوم طبیعی  - استاد پرویز زاهدی در موسسه کیهان اشتغال داشت اما در سال ۱۳۴۹ و چند ماه پس از آغاز انتشار نشریه دنیای ورزش  به همکاری با موسسه کیهان , خاتمه داد و به کادر دنیای ورزش پیوست .  نخستین مطلب استاد زاهدی در رشته بسکتبال بود اما , سپس همراه با  جعفر دهقان , مسئول بخش فوتبال هفته نامه شد .

 

۲ ) جعفر دهقان نیری ( ۲۷ ساله ) آن روزها استاد جعفر دهقان ,   تجربه ای در نویسندگی ورزشی نداشت و با بخش هنری موسسه اطلاعات  , همکاری میکرد . ویژگی بارز استاد جعفر دهقان , تسلط کامل او به زبان انگلیسی  و آشنایی  با اصول ترجمه , جهت مقالات مطبوعات خارجی بود .  

 

۳ ) زنده یاد حسین حصاری ( ۲۵ ساله )  او نیز فاقد تحربه در امر  ورزش و نویسندگی ورزشی بود..... استاد حسین حصاری بهمراه  جعفر دهقان با نشریه دختران و پسران همکاری میکرد  با این تفاوت که استاد دهقان دارای شرایط و رتبه بالاتری نسبت به زنده یاد حسین حصاری بود .

 

۴ ) زنده یاد حسین جباری  ( ۲۳ ساله )  بدون تجربه در امر نویسندگی ورزشی ........  زنده یاد حسین جباری با بخش سازمان شهرستانهای موسسه اطلاعات  همکاری داشت  و با نظر استاد رفیعی به دنیای ورزش آمد  . او چند سال بعد , نویسنده ی ویژه  رشته ی مشتزنی  شد که در این امر , بسیار  نیز موفق بود . .

 

۵ ) ابوالفضل جلالی ( ۲۱ ساله ) شاگرد استاد رفیعی در دبیرستان محمد رضا پهلوی سابق ( چهار راه قصر ) او ابتدا گروهبان ارتش بود و سپس نزد استاد  آمد تا با تکیه بر آشنایی پیشین , مشغول بکار گردد ... ابوالفضل جلالی ابتدا تنها مسئول هماهنگی ها بود و سپس بعنوان خبرنگار در نشریه دنیای ورزش , مشغول  شد .

۶ ) صفر خواجوی راد ( ۳۰ ساله ) استاد خواجوی راد با سابقه ترین مطبوعاتی در میان دنیای ورزشی ها بود . اما او نیز در  ورزش , تجربه ای نداشت و تخصص اش در نوشتار مطالب طنز و فکاهی بود . صفر خواجوی راد , یکبار بمدت دو سال , از جمع دنیای ورزشی ها دور شد و سپس  بازگشت .  

 

۷ ) یونس علیشیری ( ۳۲ سال ) استاد بزرگ عکاسی با تخصص ویژه در عکاسی میدانی .... او نیز ابتدا با کیهان ورزشی آغاز نمود و پس از بروز یکسری اختلافات به موسسه اطلاعات پیوست و تحت نظر استاد بیژن رفیعی بعنوان نخستین عکاس نشریه دنیای ورزش , مشغول بکار شد ......... استاد همواره از بیژن رفیعی به نیکی یاد میکند .

۸ ) فرامرز رفیعی ( ۱۸ سال ) عضو بسیار جوان کادر تحریریه دنیای ورزش و برادر استاد بیژن رفیعی که آن روزها فاقد  تجربه در امر نویسندگی بود .. او بمرور تحت تعالیم استاد  با مبانی و اصول نویسندگی آشنا شد و سپس در اغلب رشته های ورزشی فعالیت نمود .  بهترین آثار فرامرز رفیعی عزیز را میتوان در رشته ای والیبال , بویژه دوران اوج مسابقات جام پاسارگارد , جستجو نمود .  

۹ ) علی کاوه ( ۲۵ سال ) استاد  بزرگ عکاسی از اواخر سال ۱۳۴۹ به مجله ی دنیای ورزش آمد و بمدت چهار سال , تحت نظر استاد رفیعی مسئول تهیه عکس و اسلاید , برای مجله دنیای ورزش شد . او سپس به بخش خبر صدا و سیما پیوست . استاد کاوه نیز همواره و همچنان , از بیژن رفیعی به نیکی یاد میکند .  

۱۰ ) عزت ساری ( ۲۶ ساله ) مسئول تدارکات و هماهنگی دفتر دنیای ورزش که از نخستین روزها با دنیای ورزش همراه شد . او نیز همواره و همچنان از استاد  به نیکی یاد میکند .

 

 

دنیای ورزش بیژن رفیعی  * سیمای شاداب کادر تحریریه  , جشن هفتمین سالگرد تاسیس مجله دنیای ورزش  .....  هتل اوین شهریور ۱۳۵۶ ............ روزهای شاد برای فرزندان ایران بترتیب از راست : قاسم محمدی ( عکاس ) - زنده یاد حسین جباری ( نویسنده مشتزنی ) - استاد بیژن رفیعی ( سردبیر ) - فریدون نیکوکار - استاد جعفر دهقان ( نویسنده فوتبال )  - استاد پرویز زاهدی ( نویسنده فوتبال )  - حسین حسینی - زنده یاد حسین حصاری ( نویسنده کشتی )  - فرامرز تهرانی رفیع - و فرد نشسته , صفر خواجوی راد ( بخش طنز و سرگرمی )  

 

 

 

 

-------------------------------------------

-------------------------------------------

 

نویسنده و سردبیری توانا ...

 برای نخستین بار, مطبوعات ورزشی ایران , سردبیری دارد که عالی  مینگارد و نویسنده ای که مدیری لایق است , نکته ای که اغلب اهل فن به ان اذعان دارند 

  تاریخ مطبوعات ورزشی , مملو از نام هایی است که به فراخور توان و استعداد , مسیر رشد و تعالی را پیموده اند ..... اما شاید تنها چند تن باشند که توفیق  نشان دادن توانایی هایشان را ,   در مقام یک " سردبیر موفق " داشته اند . در مقابل اما , نامهایی هستند که عالی مینگارند ...  به اصول و فن نویسندگی . احاطه ای کامل   دارند . گنجه ای ذهن انها , مملو از واژگانی هست که روی سپیدی کاغذ , چون نگین می ماند اما هرگز یک مدیر توانمند نیستند .

   سالها تجربه  نشان داد  , که آنگاه یک نویسنده چیره دست  , در جای یک سردبیر نشست , اغلب  نه دیگر یک سردبیر موفق است و نه نویسنده ای چون روزگار پیش , توانا .... موردی که حد فاصل سالهای ۳۰ الی ۵۰ شمسی , بارها و بارها تکرار شد و هر بار , ثمره آن مشابه با مرتبه ای پیش ...... هر کدام از آن عزیزان که اغلب از بزرگان عرصه قلم ورزش و مطبوعات هستند ( که شاید ذکر نامشان نیز ضرورت نداشته باشد ), مدتی بعد , از مقام سردبیری کناره گرفتند و حرفه ای نویسندگی را بر مدیر بودن ترجیح دادند ..... تا انکه در اواخر دهه ۴۰ شمسی با اغاز انتشار هفته نامه دنیای ورزش , مطبوعات ورزشی ما , نمونه ای تازه را تجربه کرد . سردبیری که , نویسنده ای تواناست  و نویسنده ای که یک مدیر کارامد است .

 استاد بیژن رفیعی , نخستین سردبیری بود که هم نویسنده ای توانا بود و هم مدیری کارامد ..... او با عشق بی حد و مرز  به حرفه اش , جزء به جزء و سطر به سطر  مطالب هفته نامه  را بررسی میکرد تا بر تمام وجوه آن , نظارتی کامل داشته باشد . برای او خواندن و نوشتن و اصلاح کردن , نه حرفه , بلکه خود زندگی بود و به اعتقاد بسیاری , این تنها و تنها رمز موفقیت دنیای ورزش در عرصه تنگ و دشوار ان روزهای مطبوعات ورزشی ما بود . مدیری عاشق ,  که عالی مینگاشت و نویسنده ای که,  با تمام وجودش مدیریت میکرد .  

 

 

 

 

 نخستین و بارزترین تفاوت هفته نامه ی  دنیای ورزش با نمونه های پیش از ان را  میتوان در فرم و ظاهر آن مشاهده کرد ... بطور کلی  آن دسته از ورزشدوستان که  تا پیش از  تابستان  ۴۹ , هر هفته " عاشقانه و بی صبرانه " نشریات ورزشی را  از پیشخون کیوسکهای مطبوعاتی می قاپیدند و چه آنانکه گاه به گاه و  با اکراه , بر حسب ذوق و سلیقه , صفحات مطبوعات ورزشی را نظاره میکردند  . هیچ یک  باور نداشتند  که بزودی  , ورزش نیز همانند مقوله هایی چون  سیاست و هنر  , با تصاویر رنگین و چشم نواز  عجین گردد    ............. 

 

تا پیش از تولد نشریه دنیای ورزش  ( ۱۴ شهریور ۱۳۴۹ )  بلطف وجود هفته نامه ی کیهان ورزشی , سهم  دوستداران و علاقمندان ورزش از انتشار تصاویر رنگی  , تنها به  یک مورد در سال محدود بود  ,  که ان نیز اغلب مختص , به یک قهرمان رشته کشتی و یا فوتبالیست برگزیده سال , به انتخاب هفته نامه مذکور  !! ... و دیگر هیچ ....................بله تنها و تنها یک برگ در سال ,  روی جلد ویژه نامه ی نوروز کیهان ورزشی  .... و این رویه  بمدت یارده سال  از آغاز سال ۱۳۳۹ تا ابتدای سال ۱۳۵۰  ( به استثنای سال ۴۹ که سه شماره با جلد رنگی و سال ۴۳ که به جهت صعود تیم فوتبال به المپیک توکیو , دو شماره با جلد رنگی منتشر شد  ) تداوم یافت و سایر نشریات ( جوانان - اطلاعات هفتگی - فردوسی - تهران مصور ...... )  نیز بندرت شاید هر دو الی سه سال یکبار روی جلد , عکسی رنگی از  ورزشکاران و قهرمان محبوب جامعه  داشتند  ..... در یک جمله تا پیش از شهریور ۴۹ در ایران , مقوله عکس رنگی و پوستر  , تنها مختص به دولتمردان و هنرمندان سینما و موسیقی بود و جامعه ی ورزش  سهم چندانی از مقوله  هنر , عکاسی و تبلیغات نداشت .........   مدیران هفته نامه ی وزین کیهان ورزشی نیز , بعنوان تنها نشریه ی معتبر و  پر تیراژ ورزشی گشور  , دستها را  به نشانه تسلیم بالا برده و .............

 

 چنانکه طی یک  مقاله  در  کیهان ورزشی سال ۱۳۴۵  , زنده یاد استاد کاظم گیلانپور در پاسخ  یک بانوی مخاطب ناشناس (  بر اساس تمایل مخاطب به ناشناس بودن )  که به فرم  و ظاهر و  مطالب کیهان ورزشی انتقاد دارد , مینویسد  :

........... هر دستگاه مالی یک سیاست مالی دارد که ناچار است ان را تعقیب کند ... ممکن است بگویید , کیهان آن قدر دارد که در کیهان ورزشی ضرر کند و این ضرر را تحمل کند , و این بدون توجه به منطق است ..... زیرا کیهان ورزشی یک واحد مستقل مالی در دستگاه وسیع کیهان است پول کاغذ , کلیشه , چاپ و کار میدهد و برای تمام اینها اوراق حسابداری و قبض صادر میشود و حساب و کتاب رسمی دارد و معمول این است که در دستگاههای مالی وقتی دیدند شعبه ای درست دخل و خرج نمیکند , درش را میبندند یا بصورتی میکند که دخل و خرج کند .......... ممکن است بفرمایید پس علاقه و شور نسبت به ورزش در این وسط چه میشود ؟

 جوابش اینست که اقدام به نشر کیهان ورزشی در ده سال پیش که تعداد خوانندگان ورزشی بسیار کم بود با صرف هزینه سنگین و تحمل ضرر طی سالهای سال بهترین دلیل علاقه دستگاه کیهان , به ورزش است . همه اینها را برای شما که نامه خوبی نوشته اید باز میکنم تا روشن تر شوید ..... کیهان ورزشی یک نشریه صد در صد تجاری نبوده و نیست , ولی یک نشریه صد در صد احساسی هم نمیتواند باشد کسانیکه متصدی این نشریه بوده اند در سالهای اخیر خیلی خون دل خورده اند تا توانسته اند بین این دو نظریه آشتی برقرار کنند . آنها که مسئولیت مالی داشته اند از ضرر می هراسیدند و و مجله را تهدید به تعطیلی میکردند و پیشنهاد هایی میکردند که , مجله از ان راه ها  کسب در آمد کند .... این راه ها هرگز مورد تایید ما نیست . ما خود اشکال کار را میدانیم اما با امکانات فعلی داخلی و با امکانات فعلی که ورزش کشور در دسترس ما گذاشته است میتوانیم همین نشریه را چاپ کنیم . ولی غصه میخوریم که این قدر از دیگران عقب هستیم , در حالی که از نظر وسعت فکر و ابتکار و توان کار , خود را عقب نمیدانیم    

 

 

 حال نشریه ای نو پا , قالب های ذکر شده در دو پاراگراف بالا را , به چالش میکشد .... مجله ای  تمام ورزشی با ظاهری متناسب که بروی جلد تصاویر رنگی دارد و علاوه بر ان , در صفحات داخل نیز , چهار برگ رنگی , با چاپ هلیوگراف و براق ! ..... لوکس و دلچسب , متناسب با بهترین های دنیا ... 

   که پاسخی بود شایسته , بر  نیاز جامعه ورزشی ایران  ( بر حسب همان نامه هایی منتشر شده در کیهان ورزشی ) همان که جوان ایرانی  اغاز دهه پنجاه ,  انتظار ان  را داشت  ..... ترکیبی نو , میان ورزش و زیبایی های بصری  با تکیه بر گرافیک , رنگ و تکنیک  ............. آغاز دوره ای جدید و شاید سال صفر برای مطبوعات ورزشی ما ... 

 رقیبان اما در آغاز , ناشیانه منکر شدند  .......  ندیدند , یا نخواستند که ببینند  ذوق و ابتکار و اقبال عمومی را .... چنانکه با طنز و کنایه   , مجله ی دنیای ورزش  را , نشریه ای مناسب برای چسبانیدن  بر دیوار سبزی فروشی های شهر ,  خواندندد ... افسوس  ...... براستی آیا  میتوان باور داشت , باور تعدادی از بزرگان را  !!!!!!! 

 

* هلیوگراف دستگاه مدرن آن روزها , که تصاویر را بسیار شفاف ( چهار رنگ )  چاپ مینمود و موسسه ی اطلاعات با انتقال نخستین دستگاه هلیوگراف به داخل کشور , تحولی عظیم در صنعت چاپ و نشر ایران , پدید آورد .     

 دنیای ورزش بیژن رفیعی

 

 

 

 

--------------------------------

* دنیای ورزش .......... محبوب و موفق ........ 

 

  دنیای ورزش , طی  کوتاه مدت ( کمتر از ۶ ماه )  دنیای جوانان ورزش دوست شد............ از در و دیوار خانه های پایین دست , تا  دبیرستان و هنرستان ها و باشگاههای ورزشی و حتی روی فنس ورزشگاهها و استادیوم ها ...........  تصاویر رنگی به نام ها اعتباری دو چندان بخشیدند و عکسهای درشت ورزشکاران با چهره های شاد و خندان  در اکثر مغازه ها و یا محل کار کسبه و بازار , نمایان گشت . و اینگونه , جامعه ورزش شاهد افزایش اقبال عمومی  از تیم های ورزشی در ورزشگاه ها شد  ...   یک دگرگونی وسیع و غیر قابل انکار  در تاریخ ورزش و دستان خالی یک رقیب سالخورده ,  بنام کیهان ورزشی با حضور بزرگان عرصه قلم , برابر جوانی شیک پوش و امروزی  بنام دنیای ورزش .

 

 اما این دستاورد  بزرگ ,  انحصاری نماند .......... استقبال کم نظیر از دنیای ورزش در پایان سال ۱۳۴۹ ( بویژه هنگامه ی حضور  باشگاه بنفیکا لیسبون و ستاره ی بین المللی آن  اوزه بیو در تهران ) مدیران کیهان  را به فکر فرو برد تا در اندیشه های خود , تجدید نظر نمایند 

 

 هنگامه ی انتشار ویژه نامه بازی دوستانه بنفیکا با تیمهای پرسپولیس و پاس ( اسفند ۱۳۴۹ )  برای نخستین بار نشریه دنیای ورزش چنان نایاب شد که , درخواست  چاپ دوم و سوم   , به موسسه رسید ! .... و این بمنزله کسب پیروزی و واریز پول به صندوق موسسه بود " مقوله ورزش که تا پیش از ان برای هر دو موسسه  مطبوعاتی کشور بعنوان یک عامل سر بار معرفی میشد , به ناگاه به محل در آمد و سود دهی قابل توجه تبدیل شد و  این را  تنها میتوان یک پیروزی بزرگ نامید ..... 

 حال موسسه ی کیهان  نیز قصد ان دارد تا فرم و ظاهر هفته نامه  ورزشی اش را سر و سامان دهد  ......... بر این اساس از هفته  بعد , مصادف با ویژه نامه ای نوروز ۱۳۵۰   کیهان ورزشی نیز با جلد رنگی منتشر شد  ... تصویر درشت و تمام صفحه گلزن بزرگ باشگاه پرسپولیس در هنگام نواختن یک ضربه ی برگردان   ........ سپس  نوبت به صفحات میانی رسید و سرانجام  رقابت چنان بالا گرفت که با گذشت دو سال , تعداد صفحات رنگی و بویژه عکسهای درشت کیهان ورزشی  بر رقیب جوان , فزونی یافت !!! ....

 هفته نامه , تاج ورزشی نیز که بر اساس تفکر گردانندگان , بر عدم انتشار تصاویر رنگی  بجز موارد ویژه برای مسئولان مملکت , اصرار می ورزید , ابتدا یک دوره کوتاه , حدود سال ۵۱ که در قالب  روزنامه  هشت صفحه ای  منتشر میشد , بسیار معدود , روی جلد , تصویر رنگی منتشر مینمود و سپس در دوره ی دوم  , از ویژه نامه ی نوروز ۱۳۵۵ تا پایان دوره انتشار بهمن ۱۳۵۷  , پیوسته به چاپ عکسهای رنگی ورزشکاران و تبلیغات , روی جلد و پشت جلد اقدام نمود  که بر خلاف انتظار , از سوی گروهی از مخاطبان هفته نامه تاج ,  مورد  مواخذه و نکوهش قرار گرفت .  با این استدلال که , شما نیز  دارید راه انها را میروید و بزودی شما نیز ,  تمام مجله را رنگی خواهید کرد و .... !   

 

 

مطبوعات ورزشی    * سیمای ورزش در مطبوعات ایران , قبل از حضور هفته نامه دنیای ورزش  .... پیش از شهریور ماه ۱۳۴۹

 

 

 

مطبوعات ورزشی

  * سیمای ورزش در مطبوعات ایران , پس از آغاز انتشار  دنیای ورزش .... پس از شهریور ۱۳۴۹

 

 

 

 

---------------------------------------------

* نو عروس موسسه .... 

 رنگ , لبخند , ستاره , بهار  ........ اعجاز استاد را پایانی نیست .  دنیای ورزش تحت مدیریت او , دور از روزمرگی ها مطلوب نسل جوان ورزشدوست گشته ...    سپس انتشار پوستر رنگی ( دوصفحه ای هلیوگراف ) و  ایده های بکر دیگر , از جمله  توپ طلا , مراسم جشن سالانه , آلبوم ستارگان , کفش طلا ......... فضای ورزش ایران را , جانی دوباره میبخشد . حال موسسه اطلاعات به نو عروس خود می بالد چرا که برای نخستین بار , در یک مقوله ی اجتماعی , از رقیب همواره پیروز "  موسسه کیهان  " پیش افتاده است  ....

 *  برای سالهای متمادی ( شاید یک دهه )  میزان محبوبیت و تیراژ نشریات موسسه ی کیهان ( اجتماعی - هنری )  فراتر از نشریات موسسه اطلاعات بود , تا آنکه با ظهور دنیای ورزش و عبور تیراژ آن از مرز  یکصد هزار نسخه در هفته , برای نخستین بار این  توازن ,  بسود  اطلاعات تغییر کرد  .    

 

بیژن رفیعی

 * زنده یاد فرهاد مسعودی , با حمایت بی وقفه از استاد بیژن رفیعی ,  از ارکان  اصلی در کسب موفقیت هفته نامه دنیای ورزش بود .... چنانکه بیژن رفیعی همواره  از او به نیکی یاد میکند  . زنده یاد فرهاد مسعودی , فرزند سناتور عباس مسعودی , موسس و بنیانگذار موسسه اطلاعات و رئیس اسبق فدراسیون والیبال ایران که پس از فوت پدر , بمدت  چهار سال سرپرست موسسه اطلاعات بود  ....  تصویر مرتبط است با نخستین سالگرد درگذشت سناتور عباس مسعودی و  رونمایی از تندیس او  -  موسسه اطلاعات  خرداد ماه ۱۳۵۴    

 

 

 

                                                                                                             

--------------------

* انتشار پوستر .............

 

  انتشار پوستر  رنگی " دو صفحه ای " از چهره های ورزشی , برای نخستین بار در ویژه نامه نوروز سال ۱۳۵۰ دنیای ورزش , مشاهده شد .  پیش از ان , تنها ستاره های دنیای هنر ( موسیقی و سینما ) از موهبت پوستر چهار رنگ , برخوردار میشدند  .... انتشار پوستر دو صفحه ای از تیم فوتبال باشگاه پرسپولیس بصورت تیمی , بمناسبت کسب عنوان نخست لیگ منطقه ای ۱۳۵۰  , نخستین گام هفته نامه بود که در راستای تامین رضایت مخاطبان ( بویژه نسل جوان )  حرکت میکرد  ...... اما  این تنها نقطه اغاز  بود ....

 

  یکسال و نیم پس ازشروع فعالیت  دنیای ورزش , استاد  دگر بار  طرحی نو در انداخت که دیگر هرگز در مطبوعات ورزشی ما تکرار نشد .... و آن عبارت بود از انتشار پوستر های ضخیم مقوایی ( دو صفحه ای ) وسط  هفته نامه دنیای ورزش  با کیفیت عالی و براستی کم نظیر آنچنانکه  نمونه های برجای مانده  , پس از نیم قرن , انچنان با کیفیت هستند که گویی  امروز منتشر شده اند ....

  شاید مهمتر از انتشار پوستر های مذکور , آموزش شیوه  نگهداری و جمع اوری تصاویر و ساخت آلبوم های مصور  به مخاطبان جوان  ورزشدوست بود .....  بر این پایه در شماره ۱۱۵ هفته نامه دنیای ورزش , مطلبی منتشر شد که جوانان را ترغیب به حفظ و نگهداری این تصاویر مینمود و روش ساخت یک داکیومنت یا آلبوم ارزشمند را به انان می آموزد .  آنگونه که  اصل مجله , دچار اسیب نشود نکته هایی ظریف  که برای نخستین بار در طول تاریخ مطبوعات ایران مشاهده شده و صرف نظر از جنبه های تجاری   , جای تحسین فراوان دارد .

 

دنیای ورزش

  

 اینها , هیچکدام تصادفی نیستند یا یک ترفند برای تجارت  ..... برای آنانکه روی  به ایده ال ها دارند , هر فرآیند  بر پایه ای استوار است و آن نیست مگر , طبع روشن  که , قصد تعلیم دارد و  به دنیایی سرشار از زیبایی می اندیشد . ساختارهای پیشین , جای خود را به اندیشه هایی نوین میسپارند و اینگونه است که ما , امروز میراثی داریم بس ارزشمند و زیبا که با مشاهده آن , پلی خواهیم زد به  گذشته  ...  و چه بسیارند علاقمندان قدیمی ورزش  , که پس از نیم قرن همچنان با این تصاویر زندگی میکنند  و  این , بیقین اعجاز استاد است ....

 

 

  حال شاید این سوال مطرح باشد  که مگر انتشار چند  پوستر , به چه میزان حائز اهمیت است  , که  از آن بعنوان یک شاخص درخشان یاد کنیم ؟ ....  پاسخ را میبایست در فضا و بستر جامعه دهه ۴۰ و ابتدای دهه ۵۰  ایران , جستجو کرد . پانزده سال حکومت کیهان ورزشی بر جامعه ورزش ما ,  نتیجه اش یک دنیا تصاویر سیاه و سفید و کاهی و اغلب فاقد کیفیت  بود . بنابر این  انتشار تصاویر درشت و رنگی در فضایی  فاقد اینترنت و اسمارت فون , تنها خدا میداند که چه میزان در جذب مخاطب  اهمیت دارد    ..........

"  یک یاد اوری "  ان هنگام که باشگاه پرسپولیس در ابتدای تابستان سال ۵۱ , اعلام داشت که برای هوادارانش پوستر رنگی از فوتبالیست ها  تهیه کرده وآن ها میتوانند پوستر های بازیکنان  مورد نظر خود را از مکانی تعیین شده ,  خریداری  کنند   .... چنان استقبالی  از طرح مذکور شد که باور ان , دشوار بود . تعداد مراجعه کنندگان به ان حد رسید که با گذشت چند روز  ,  زنده یاد حسین فکری ( سرپرست سارمان فوتبال  پرسپولیس ) بناچار , اعلام کرد که میبایست بزودی محلهای متعدد  , برای  فروش پوستر  در نظر گرفت !!!!  

 دنیای ورزش و بیژن رفیعی

 

 

  چند نمونه از پوسترهای  بیادگار مانده  ازسالهای دور ورزش ایران و جهان , که برای نخستین بار در تاریخ مطبوعات ورزشی ما , توسط هفته نامه دنیای ورزش با سردبیری استاد بیژن رفیعی منتشر شد . نکته حائز اهمیت " ماندگاری و کیفیت مطلوب پوستر ها " می باشد . که روی کاغذ مقوای مرغوب و نسبتا ضخیم , با چاپ زیبای چهار رنگ که ان روزگار  , پدیده ای نوین در صنعت نشر و چاپ بود . انتشار یافته است ......

 

بیژن رفیعی

*  پوستر های دنیای ورزش که در ابتدای دهه ۵۰ شمسی منتشر شد  , بی تردید از نفیس ترین و زیبا ترین یادگارهای باقی مانده از تاریخ ورزش و بویژه فوتبال در آرشیو علاقمندان می باشد. حال جای ان دارد که , تاثیر حضور هفته نامه ی دنیای ورزش را , بر افزایش سطح محبوبیت و اقبال عمومی جامعه  نسبت به باشگاه ها و بویژه چهره های ورزشی سالهای نخست دهه ی ۵۰ شمسی , مورد ارزیابی قرار گبرد  .... نامهایی که ,  بواسطه  همین تصاویر نفیس و تاثیر گذار ,   چنان در قلب و روح و  حافظه ی جمعی علاقمندانشان  جای گرفتند که گویی  جاودانه اند   ....  و این تنها بخشی از اعجاز استاد است که کمتر  به ان توجه شده  .... . و  باید پذیرفت که  ستاره های دهه ی ۳۰ و ۴۰ شمسی  ,  با وجود شایستگی های فراوان  ,  هرگز از موهبتی چنین ارزشمند و تاثیر گذار , بهره مند نبودند .

--------------------------------------

 

 

 

 

 

--------------------

= = = = = = = =

 

 * ویژگی  ...........

 

 یکی  از ویژگی های هفته نامه ی دنیای ورزش تحت هدایت استاد بیژن رفیعی , پرهیز و اجتناب از حواشی  و مطالب اختلاف آمیز  بود  .... حقیقتی که  ارتباط مستقیم با  فطرت استاد و اندیشه های او داشت .   ۴۳۲ شماره ,  ۲۲۵۰۰ صفحه و نزدیک به چهار میلیون سطر , بدون یک خط , بدگویی نسبت به دیگران و یا  ,  پاسخگویی نسبت به بدگویی دیگران !! ... و این شاخص , کم نظیر است . 

 فراموش نمیکنیم , نشریات  هم دوره را و مقاله های آنان را .... و گاه تشکیل میزگرد و سمینار و جلسه های  پیوسته , برای محکوم نمودن یک  شخص , گروه و یا یک باشگاه ....  با پوشش کامل مطالب و جزئیات در صفحات متعدد برای هفته ی متوالی  و..... و ....... سکوت دنیای ورزش اما , گاه مخاطبش  را به خطا میبرد که شاید در مجموعه ی آنها , ضعفی وجود دارد که به اینگونه مسائل  ورود نمیکند و یا در مقام پاسخگویی بر نمی آید . .... حتی تاج ورزشی که اغلب  ارتباط دوستانه ای با هفته نامه دنیای ورزش داشت و بارها از ان به نیکی یاد کرده بود , در جریان انتقال سه ستاره ی ملیپوش والیبال تاج به پرسپولیس , ناشیانه آن را بپای سردبیر و ارتبط دوستانه ی برادر وی  با بازیکنان نگاشت , اما  کوچکترین واکنشی از سوی  دنیای ورزش مشاهده نشد تا  سال بعد که با زدوده شدن ابرهای  تردید  , دسته گل تاج ورزشی روی میز سردبیر , سفیر عذر خواهی  شد و پایانی بر کدورت ایجاد شده میان دو نشریه  ...

 

بیژن رفیعی

 

 

 

 

 

 * پرسپولیس   ............ 

-------------------------

------------------------- 

 سالهاست که در فضای فوتبال باشگاهی ما , سخن از محبوبیت کم نظیر  سرخپوشان است . موهبتی  که علیرغم کاهش فراوان  , گویی همچنان پا بر جاست . اما روزگاری  پرسپولیسی ها با فاصله , محبوبترین تیم فوتبال ایران بودند . محبوبیتی که بیقین , وام دار باشگاه شاهین بود . حال باید پرسید , ارتباط میان  بیژن رفیعی و نشریه دنیای ورزش و باشگاه پرسپولیس چیست ؟ 

 

 

  با اعلام لغو  پروانه ی فعالیت باشگاه شاهین در تیر ماه ۱۳۴۶ , بیکباره تعدادی از بهترین و محبوبترین  بازیکنان ایران از صحنه ای رقابت فوتبال باشگاهی خارج شدند .... فرآیندی که به عقیده ی اغلب کارشناسان و فوتبالدوستان , نا منصافه بود . بنابر این , تنها دو راه پیشروی ستارگان شاهینی قرار داشت یا  می بایست آنها برای همیشه با فوتبال باشگاهی وداع میکردند و یا  جذب باشگاه های رقیب ( تاج , دارایی , پاس ) میشدند . سرانجام اما پس از گذشت چند ماه و یکسری فعل و انفعال , آنها به یک تیم  ناشناخته , زیر مجموعه ی بولینگ عبدو , تحت عنوان پرسپولیس  پیوستند تا  , دگر بار طرفداران آنها , شاهد حضور  بازیکنان مورد علاقه ی خویش , در " قالب یک تیم فوتبال باشگاهی "  باشند .  موضوعی که سبب شادی فراوان انها شد و از وسعت و شدت انتقاد ها می کاست  . اما این  آسودگی  , موقت بود ....

 

  همان روزها ,  دیگر قطب فوتبال ایران  " باشگاه دارایی " نیز پس از یک دوره ی ۳۰ ساله به  تشخیص موسس باشگاه " علی اکبر محب " به فعالیت ورزشی  در کلیه رشته ها , از جمله فوتبال , پایان بخشید . انحلال باشگاهی دارایی بر اساس متن  نامه ای علی اکبر محب  در کیهان ورزشی , بجهت اعمال , رئیس وقت سازمان تربیت بدنی , نسبت به منافع باشگاهش بود . همان روزها و پس از فتح جام ملتهای آسیا ,  باشگاه متمول تاج , موفق شد  با جذب ستاره های چند باشگاه " در غیاب دارایی , شاهین , تهرانجوان " قدرت و توانی مضاعف پیدا کند  ..... بنابر این فوتبال باشگاهی ما , در مسیر  یک قطبی شدن کامل پیش می رفت  . همه چیز ( ستاره ها و امکانات )  در ید قدرت  یک باشگاه و این به معنای کاهش سطح میزان رقابت و جذابیت  و در نهایت اقبال عمومی نسبت به فوتبال باشگاهی بود ......

 

 همانگونه که میدانیم , مدت نخستین حضور  شاهینی ها در باشگاه پرسپولیس , طولانی نشد و آنها در یک حرکت گروهی , به باشگاه متمول کارخانجات ایران ناسیونال " پیکان " پیوستند . یک انتقال خوب , که میتوانست ضامن احیای مجدد رقابت و هیجان  , در فضای فوتبال باشگاهی ما باشد اما , بدلایلی حضور انها در  پیکان نیز دوام نیافت و اینچنین , ستاره های شاهینی بار دیگر بدون باشگاه ماندند . 

 

 در فضای زمانی میان تیر ۱۳۴۶ تا فروردین ۱۳۴۸ ,  برای چهره های محبوب باشگاه شاهین , شرایطی پدید امد که , ذهن هر علاقمندی را مکدر می ساخت . بازیکنانی که حضورشان , بزرگترین انگیزه برای حضور خیل عظیم  تماشاچیان و فوتبالدوستان بود , بارها بی جا و مکان و سرگردان , از این تیم به آن تیم و از این  باشگاه به ان باشگاه نقل مکان کردند و در مقابل اما , رقیب انها ( تاج ) با استفاده  از حمایت و ردیف بودجه , روزانه  بر میزان وسعت  اش می افزود و اینگونه شد که حساسیت افکار عمومی  نسبت به این موضوع  برانگیخته شد . آن دسته ای که بیش از سایرین محبوب جامعه بودند , بدون باشگاه و سر پناه هستند و متمولین روز بروز , باشگاه و تاسیساتی مدرن تر  را افتتاح میکنند .... و این در شرایطی بود که رئیس وقت سازمان تربیت بدنی نیز , موسس و مالک سازمان ورزشی تاج بود .

 

 با بازگشت شاهینی ها از پیکان به پرسپولیس در تابستان ۱۳۴۹ , سرانجام این شرایط تغییر کرد .... انتقالی که مرهون میانجیگری و وساطت چند فرد دلسوز بود که متاسفانه امروز , نامی از آنها در میان نیست . آنها که در احیای مجدد و قوام و محبوبیت  باشگاه پرسپولیس , بیشترین سهم را داشته اند  .......... و  چنین شد که پرسپولیس عبده " پس از یک وقفه ی یک ساله " دگر بار شکل گرفت  . حال آن تیم و مدیرانش نیازمند ,  دلگرمی هستند تا حمایت انها تداوم یابد و به تبع آن , با افزایش جذب مخاطب "  فوتبال باشگاهی " دگر بار رونق بگیرد  .... بنابر این حمایت " نسبی " هفته نامه ای دنیای ورزش از تیم فوتبال باشگاه پرسپولیس , هرگز بجهت جانب داری یک سویه از یک باشگاه , بر پایه منفعت مادی  و یا تمایلات شخصی و ..... غیره  نبود بلکه , تابعی از شرایط بوجود امده زمانه ی خویش بود که در راستای افزایش حس رقابت در فوتبال باشگاهی و  ایجاد انگیزه و دلگرمی برای مدیران پرسپولیس صورت گرفت . چراکه بجهت بالا بودن هزینه ای تیم داری و عدم تناسب دخل و خرج , هر آیینه , بیم ان می رفت که مدیران پرسپولیس  تغییر عقیده دهند و عطای تجارتی این چنین زیان ده را , به لقایش ببخشند  .....     

 

  صفحه ها و برگ های مجله ای دنیای ورزش " بویژه در سالهای نخست " گواه آن است که این جانب داری , هرگز از دایره ی عدل و انصاف خارج نشد ... انتشار تصویر چهار رنگ  تیم فوتبال تاج روی جلد شماره ششم , که پیش از انتشار تصویر تیمی پرسپولیس روی جلد  شماره بیست و هشتم صورت گرفت  , تنها یکی از آن موارد بود که در ان روزگار شادی و سرور بی حد علاقمندان باشگاه تاج را  , فراهم کرد آنگونه که استقبال از ان شماره , بسیار بیش از شماره های پیشین  شد !!  ... و نیز چاپ تصویر تمام رنگی و تیمی ازتیم فوتبال تاج قهرمان ایران ( جام منطقه ای  ۱۳۴۹ )  ..... که برای نخستین بار در یک مجله ای ورزشی ایرانی , منتشر شد و .... و ..... 

 اما حمایت نسبی دنیای ورزش از پرسپولیس را میتوان در پوشش کاملتر مطالب مرتبط با آن خلاصه  نمود . آنگونه که حجم مطالب مرتبط با سرخپوشان , در طول یک هفته , از سایر تیمهای باشگاهی از جمله تیم پر طرفدار تاج ,  بیشتر بود در مقابل اما باید به این نکته توجه داشت که باشگاه تاج , بصورت مجزا صاحب هفته نامه ای ورزشی بود که هر هفته بصورت مداوم منتشر و مطالب و جزئیات مرتبط با باشگاه تاج را پوشش میداد .   

 

  در یک نمای کلی ,  بالهای شاهینی را که , گروهی  بجهت منافع شخصی و  مادی خویش بستند تا از آن پس , شاهد افول فوتبال باشگاهی باشیم ,  در پاییز ۱۳۴۹ , دگر بار  با نام پرسپولیس گشوده شد تا رنگ رقابت , مجدد به رخساره ی فوتبال باشگاهی ما باز گردد .  بیژن رفیعی با هوش و درایت خویش , بهتر از هر کسی میدانست که یک تاج قوی , و یا یک شاهین بلند پرواز , تنها زمانی صاحب ارج و اعتبار خواهد بود که رقیبی توانمند را روبروی خویش داشته باشد . استاد به این میزان نیز , اکتفا نکرد و سرانجام پس از یکسری رایزنی و گفتگو , توانست پس از پنج سال ممانعت و گوشه نشینی زنده یاد دکتر عباس اکرامی , او را برای انجام یک مصاحبه ی مطبوعاتی , متقاعد سازد که خود نمایانگر اعتبار و جایگاه او نزد بزرگترین شخصیت تاریخ باشگاه شاهین است . 

 

دکتر عباس اکرامی بیژن رفیعی  

 

 

  

 

 

 

------------------------

--------------------------

 

*  ویژگی یا شاخص ارزشمند ؟  ..............

 

  .بیقین ,  فضای  تحریریه هفته نامه ی  دنیای ورزش ,   یک بستر مناسب برای رشد استعداد های جوان  بود . جوانهایی که علاوه بر راهنمایی و نظارت , نیازمند دیده شدن و تشویق بودند .  بر این پایه و با درایت استاد بیژن رفیعی ,  تحریریه دنیای ورزش  بهترین سکوی پرتاب برای نویسنده های نو پا تبدیل شد . طرح استاد برای شناساندن نویسنده های جوان  , بسیار هوشمندانه و موثر بود آنچنانکه طی چند سال , هر یک به نامهایی اشنا با سیمای شناخته شده  , تبدیل شدند   

 استاد بیژن رفیعی در مقام سردبیر همواره تاکید داشت که   در بالای هر مقاله ,   نام نویسنده ی همان مقاله ( گاه حتی با انتشار یک عکس پرسنلی از وی ) قید شود  .  و این خود یک شاخص ارزشمند در فن نویسندگی  و یک موهبت بزرگ برای  تحریریه جوان دنیای ورزش , بود . روشی که در دیگر مطبوعات کمتر رایج بود  و گاه سالها ( شاید بیش از یک دهه )  زمان نیاز بود تا نویسنده های جوان , از سوی مخاطبان خویش شناسایی شود .  

 استاد با دید باز و اندیشه  مثبت خویش ,  همواره در جهت تحریک و تشویق هر چه بیشتر نیروی های جوان  تحریریه بود که اغلب , تحت تعلیم  او مبانی  نویسندگی را آموختند   . و چنانچه   یک نویسنده در یک شماره ,  دارای دو مقاله بود , در هر دو  ,   نام و عکس او منتشر  میشد . بر این اساس ,  چهره های جوان و اغلب کم نام و نشان تحریریه دنیای ورزش , طی کمتر از پنج یا شش سال , هر یک صاحب  اعتبار و جایگاهی ویژه , میان جامعه مطبوعاتی  شدند که براستی کم نظیر  بود ....   

 

   اما سایر نشریه ها از چنین نگاهی برخوردار نبودند و اینچنین زمینه معرفی و شناسایی نویسنده های جوان را , فراهم نمیساختند . بعنوان مثال  کیهان ورزشی تنها هنگامی  نام نویسنده یک مقاله را قید می نمود که  ,  اثر نویسنده ای ممتاز و صاحب نام  باشد همانند دکتر صدرالدین الهی  - زنده یاد مهدی دری ( سردبیر ) - زنده یاد حسین فکری  و در سالهای بعد از ان , زنده یاد کاظم گیلانپور و زنده یاد داریوش اسداللهی  ............   . البته در ادامه کیهان ورزشی نیز همانند سایر موارد  ,   تجدید نظر کرد و از سالهای میانه دهه ۵۰ , به نام  نویسنده مقاله اشاره میکند . بر این پایه , تعدادی از مقالات دهه ۴۰  کیهان ورزشی , که بسیار ارزشمند هستند  بدلیل قید نشدن نام نویسنده ,  از نام نگارنده بی اطلاع هستیم و اغلب تنها به گمانه زنی میتوان اکتفا نمود . 

بیژن رفیعی * بخش هایلات شده , پاسخ کیهان ورزشی است به مخاطبانی که درخواست انتشار عکس نویسنده مقالات را داشته اند ... تاریخ آن نیز مرتبط است با یکسال پیش از انتشار هفته نامه ی دنیای ورزش ...

==============================

 

 در دهه ی ۴۰ شمسی , سایر نشریات  ورزشی نیز , رویه ای همانند کیهان ورزشی را دنبال میکردند . هفته نامه ای تربیت بدنی و پیش آهنگی  که تحت نظارت سازمان تربیت بدنی بود و نیز هفته نامه ای پر سابقه ی تاج ورزشی که ارگان رسمی سازمان ورزشی - فرهنگی تاج بود , هیچیک نام نویسنده ای مقالات خود را ذکر نمی کردند . بنابر این اغلب از نام نویسنده مقاله های نشریات مذکور ,  بی اطلاع هستیم .

 

 در مقابل اما هفته نامه ی دنیای ورزش از همان شماره نخست ,  علیرغم آنکه  کادر تحریریه , تکمیل نشده و همکاران استاد به تعدادی نویسنده اغلب غیر ورزشی محدود میشود در تلاش است تا نام نویسنده ی مقالات را , ذکر نماید . نامهایی که در ادامه کمتر از انها  اثری در دنیای ورزش مشاهده میگردد . همانند پ زرین - جلیل کتیبه ای ....   و سپس از چند شماره بعد ,  نام استاد عطا بهمنش ( گزارشگر و کارشناس توانای ورزش ایران )  مشاهده میگردد که البته او هرگز , عضو کادر تحریریه نبود و تنها بجهت ارتباط صمیمی با استاد , به یاری او آمد و در ادامه نام اعضای تحریریه بهمراه تصویر کوچک نویسنده , بالای هر مقاله مشاهده میگردد . 

 

دنیای ورزش بیژن رفیعی

 * چند نمونه از  معرفی  تحریریه دنیای ورزش در سالهای دهه ی ۵۰ شمسی .......   

=======================

 

  اگر چه که این شیوه معرفی نویسنده ها  , بسیار موثر و کارآمد بود اما برغم انتظار , با فاصله گرفتن استاد بیژن رفیعی از صحنه مطبوعات , به دست فراموشی سپرده شد و بار دیگر , شرایط حاکم بر فضای مطبوعات به روال  سالهای دهه ی چهل شمسی بازگشت .  در سال ۱۳۶۲ , هفته نامه دنیای ورزش ,   به این موضوع  اشاره ای روشن دارد . 

 

دنیای ورزش بیژن رفیعی

* بخشی از مطلب هفته نامه ای دنیای ورزش مورخه آذر  ۱۳۶۲ ( روزهایی که استاد بیژن رفیعی دیگر با هفته نامه ی دنیای ورزش همکاری ندارد )  بخش پاسخ به نامه ها , که پاراگراف هایلات شده , بروشنی اشاره دارد که هفته نامه ای دنیای ورزش , بر خلاف رویه معمول خود در دهه ۵۰ ,  دیگر نام هیئت تحریریه  را همراه مطالب   قید نمیکند مگر انکه مطلب , گزارشی از یک سفر ورزشی یا اصطلاحا سفر نامه ی ورزشی باشد ! 

 ==========================

 

   امروز دیگر  ,  قید و انتشار نام نویسنده و عکس کوچک او بهمراه مقاله یا گزارش ,  امری  رایج و بدیهی می باشد  و چنانچه مقاله ای فاقد اینگونه مشخصات باشد , یک علامت سوال بزرگ در ذهن مخاطب  پدید می آورد . بنابر این  استاندارد های اعمال شده توسط استاد بیژن  رفیعی در دهه ۵۰ شمسی , اغلب بسیار  به انچه  که اکنون در دهه های ۸۰ و ۹۰ شمسی  شاهد هستیم , شبیه می باشد و این در نوع خود قابل  تعمق است . 

 

 

 

 

 

 

-------------------------------------------------------------

 

 

 

 

 

 

 

 

دنیای ورزش