حسن روشن

حسن روشن

------------------------------ 

A New Year with Dear Hassan Rowshan

Former Iranian Footballer, Iran National Team and Taj FC ( Esteghlal ) - Winner of the AFC Cup 1976 - Participation in the Montreal Olympics 1976 and the World Cup 1978

 

 

 

  حسن روشن 

 

عصری  دلپذیر با مهاجم بی تکرار تیم ملی و اسطوره باشگاه تاج ( استقلال ) استاد ارجمند , حسن روشن عزیز ........

 

-----------------------------------------------

-----------------------------------------------

 موضوع : بازدید نوروزی 

عکاس    : استاد علی کاوه

تاریخ     : ۲۱ اسفند ۱۳۹۶

 

 

 

 بمناسبت در پیش بودن نوروز باستانی , خدمت ستاره درخشان تاریخ فوتبال ایران , استاد ارجمند , حسن روشن  رسیدیم تا ضمن دیدار و گفتگو , تجدید خاطره ای باشد با  روزگار پر شکوه فوتبال ایران  در عرصه ای بین المللی و رقابت های باشگاهی ........ حسن روشن عزیز , در کمال مهربانی  , طی یک عصر زیبای زمستانی پذیرای گروه جام تخت جمشید بود و با خوشرویی , برایمان از روزهای اوج فوتبالش گفت و باشگاه محبوب تاج و دربی بزرگ سرخابی  تا المپیک مونترال و جام جهانی آرژانتین ........  روزگاری که نماد باشگاه تاج بود و تیم ملی و تصاویرش , زینت بخش معتبر ترین نشریات جهان فوتبال  از جمله ورلد ساکر , اونز , موندیال و ....... . آنچه در ادامه می آید , خلاصه ای است از چهار ساعت و نیم , گفتگو با چهره محبوب فوتبال ایران  , که در سه بخش مجزا تقدیم , میگردد . 

 

حسن روشنحسن روشن

 * حسن روشن عزیز نماد فوتبال ایران در راه صعود به جام جهانی آرژانتین ..... تصویری جاودانه که نخستین بار , بصورت یک پوستر تمام رنگی گلاسه  دو صفحه ای , میان برگ های مشهورترین نشریه فوتبال جهان ( اونز  - SERIE N°7 1977 ) چاپ فرانسه , انتشار یافت و دل تمامی ایرانیان را , شاد نمود ...... سپس , در اکثر مطبوعات داخلی ( ورزشی - اجتماعی - هنری ) نیز منتشر شد تا نشانی باشد از شایستگی های فراوان فوتبالیست ایرانی در جمع کهکشانی های دنیای توپ گرد ...   نمایی که سالهای بعد نیز , بارها و بارها در مطبوعات ما تجدید چاپ شد , چنانکه شاید از این حیث رکوردار باشد ............ ورزشگاه ازادی - جمعه ۲۰ آبان ۱۳۵۶

Hassan Rowshan, was the symbol of Iranian football on the road to the 1978 World Cup Argentina ... A durable photo that was released as a two-page glossy full-color poster, for the first time in the football magazine (ONZE SERIE N°7 1977) ..................... Iran vs South Korea - Azadi stadium.Tehran - Friday, November 11, 1977  

--------------------------------------------------

--------------------------------------------------

 

 

 * استاد عزیز , در ابتدا مراتب سپاس و قدردانی مجموعه را بجهت در اختیار گذاشتن  فرصتی چنین گرانبها , پذیرا باشید .....  سپس به اطلاع  میرسانیم که بر پایه درخواست مخاطبین ما , شما از محبوبترین چهره های فوتبال ایران هستید . نکته قابل توجه آنکه درخواستها از هر دو گروه  علاقمندان ( سرخابیهای تهران ) می باشد که نشان از عمق محبوبیت شماست . 

 از شما سپاسگزارم . مردم و علاقمندان فوتبال همواره بمن و دیگر پیشکسوتان لطف دارند و از این بابت بسیار ممنون آنها هستم . 

    سپس حسن روشن عزیز ,  با مشاهده تصویر کاپ جام تخت جمشید روی بنر وبسایت ,  به  جایگاه ارزنده آن در تاریخ فوتبال باشگاهی اشاره نمود و آنکه مدیر لایق مجموعه فرهنگی باشگاه پاس قوامین , بعنوان متولی امروز کاپ , می تواند از این اثر زیبا و محبوب , بیش از پیش در جهت تبلیغ باشگاه اش , استفاده کند . او گفت  : 

  آن روزها \اس , با کسب دو عنوان قهرمانی متوالی جام تخت جمشید , یک گام از دو باشگاه سرخابی تهران , پیش افتاد و همین که , با وجود افتخارات فراوان پرسپولیس و استقلال اما اکنون جام در اختیار باشگاه پاس است , قدمت و شایستگی این باشگاه را نمایان می سازد .  سپس استاد  با یک خبر خوش , غافلگیرمان نمود :

  روز گذشته اطلاع یافتم که بزودی  مقدمات بازگشت باشگاه پاس از همدان به تهران , فراهم خواهد شد و دگر بار شاهد بازگشتش به جایگاه اصلی خواهیم بود که  صد البته چنانچه تحقق یابد , خبری بس مسرت بخش است . با تلاش و پیگیری مسئولان  ( بویژه آقای گل محمدی ) و پیشکسوتان باشگاه که خوشبختانه اغلب انها هم در تهران حضور دارند , شرایطی فراهم شده  تا امتیاز یک تیم دسته اولی  خریداری شود و با حضور در لیگ ازادگان مقدمات حضورش در لیگ برتر فراهم شود  .  فوتبال ما بدون پاس , همانند میزی است که تنها سه پایه دارد . بنابر این از مواردی همانند کاپ جام تخت جمشید , میتوان در مسیر تبلیغ برای باشگاه پاس , بیشتر بهره برد .  

  بعقیده من هر آنچه که مرتبط با تاریخ کشور عزیز ماست , دارای اهمیت میباشد بویژه , بنای بسیار محبوب و کهن  تخت جمشید ......... . البته سلیقه ها متفاوت است .  روزگار ما تبلیغات و اینگونه مسائل بیشتر مورد توجه قرار داشت . دورانی که من در فوتبال ایران بازی میکردم فدراسیون توسط کامبیز آتابای و هوشنگ دیده بان , اداره میشد . شخص آتابای که رشته اصلی اش سوار کاری بود , یک کمیته بین الملل موثر را تشکیل داده بود و  بر پایه ارتباطی که با کنفدراسیون فوتبال اسیا و همچنین سایر کشورها داشت  , قادر بود " تنها با یک تماس " موافقت اغلب تیمهای صاحب نام جهان را , جهت بازی دوستانه با تیم ملی جلب نماید و این خوب نشانه ای از اعتبار فوتبال ما بود که بعقیده من , امروز فاقد آن هستیم . توجه کنید که مسئولان کنفدراسیون فوتبال اسیا چگونه هر داوری که میخواهند برای مسابقه تیمهای ما انتخاب میکنند و ..... و .....           

 

 

حسن روشنحسن روشن * بانو رونیکا و پدر بزرگ ........................            دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۶ - عکاس : استاد علی کاوه

Little lady Ronika ( Granddaughter ) and  Grandfather ................. Monday, March 12, 2018 

-------------------------------------------------

 

 

 

* استاد گرامی تقاضامندیم چنانچه میسر باشد , از زنده یاد پدر ( منوچهر روشن )  و بویژه نقش او در علاقمندی شما به فوتبال بگویید  ؟

  از دیر باز  در خانواده ما , فوتبال جایگاهی ویژه داشت .  دایی من , از بازیکنان تیم مشعل تاج بود . اگر خاطرتان باشد مشعل تاج همان تیمی است که حسین کلانی نیز  فوتبالش  آنجا اغاز کرد . خدا بیامرز پدرم , بچه خیابان ری و  با عباس سیاه ( عباس تنیده گر ) , عباس قریب , بیوک جدیکار , پرویز کوزه کنانی و ..... همدوره بود و در تیم منتخب تهران که ان روزها در حکم تیم ملی بود , بازی میکرد .  در زمینه فوتبال باشگاهی نیز , عضو تیم شرق بود و اغلب تمریناتشان نیز در زمین شماره ۳ شهباز انجام میشد  . پدر , هنگامی که  پیشکسوت شد نیز , همچنان به تمرین و مسابقه میپرداخت و  من نیز همراه او و سایرین به زمین فوتبال میرفتم  و بقول معروف توپ جمع کن آنها بودم . خوب یادم هست که اغلب خدا بیامرز بیوک جدیکار و آقای پرویز کوزه کنانی هم حضور داشتند . هنگامی که به رده جوانان آمدم , آقای کوزه کنانی , از مشوقین من برای پیوستن به باشگاه تاج شد . از میزان علاقمندی خانواده و بویژه  پدرم به فوتبال انکه مادر می گفت  , حتی در روز ازدواج و هنگام مراسم  نیز , مسابقه داشت و هنگامی که با تاخیر مواجه شد به قصد فوتبال , مراسم را ترک گفت و سپس بازگشت .... و این خود , نمایانگر میزان علاقه والدین من  نسبت به مقوله ی فوتبال است . بنابر این  در یک خانواده کاملا فوتبالی , رشد یافتم و طبیعی بود که بمرور راه پدر را ادامه دهم .

 

My family was very interested in football. My uncle was a footballer and was a member of the Mashaal Shemiran fc. But my father was on a higher level . He was a member of Tehran's elected team in the 50's - That time of the Tehran's elected team was same to the Iran national team  also my dad was a member of the Eastern Football Club., the national team of Iran  also my father was a member of the Shargh fc . From my father's and my family's interest in football, my mother said: "He had a football match on our marriage day  so he went to football and then returned . So, I was raised in a football family and, like my father, I became a footballer

 

حسن روشن

 * دو نمای آرشیوی از کودکی حسن روشن عزیز ............... سمت راست : عکس خانوادگی در  زمین فوتبال اختیاریه - محدوده سالهای ۳۸- ۱۳۳۷... بانوی ارجمند زهرا ( مادر ) , زنده یاد منوچهر روشن ( پدر ) و بانو مینو ( خواهر ) - این تصویر ارزنده خود به تنهایی , نمایانگر میزان  علاقه خانواده روشن به رشته فوتبال می باشد و  سمت چپ , دوره نوجوانی حسن روشن عزیز , سالهای نخست دهه چهل شمسی ...... محدوده  ۴۳ - ۱۳۴۲

Two archival and valuable photos of Hassan Rowshan's childhood

Right : with father, mother and sister around 1959

Left   : with other teens ... 1963 - 64

------------------------------------------------------- 

 

   البته جا دارد که اشاره کنم آن روزها باشگاه تاج , آنگونه که سالهای بعد شاهد آن بودیم , مطرح نبود و از سوی دیگر , پرسپولیس هم که هنوز تشکیل نشده بود بنابر این رقابت اصلی اغلب میان دو باشگاه دارایی و شاهین بود . اما در نیمه دوم دهه ۴۰ شمسی  بدلایلی , فعالیت این دو باشگاه , متوقف شد . ابتدا پروانه باشگاه شاهین لغو شد و سپس باشگاه دارایی , به تشخیص زنده یاد علی اکبر خان محب ( موسس باشگاه ) تعطیل شد . بنابر این , پس از مدتی ستاره های دارایی بصورت گروهی به تاج و ستاره های شاهین نیز بصورت گروهی به پرسپولیس رفتند  و بتبع آن , هوادارانشان نیز مابین این دو باشگاه ( تاج و پرسپولیس ) تقسیم شدند . این شرایط تا وقوع انقلاب  ادامه یافت تا ان که نام های هر دو باشگاه را نیز , تغییر دادند .  تاج شد استقلال و پرسپولیس نیز پیروزی که بعقیده من , زور انها بیشتر بود و پس از مدتی , نام باشگاهشان مجدد پرسپولیس شد . 

 

 * نخستین تجربه  ...........

  نخستین بار که در یک دوره مسابقه فوتبال حضور یافتم , مرتبط بود با مسابقات محلات شمیرانات حدود سال  ۱۳۴۷ و بخاطر دارم که بازی فینال , در زمین  منظریه بود و من بعنوان یار هجدهم تیم " مشعل تاج شمیران " , حضور یافتم که البته دایی ام , نام مرا داده بود  و  آن روز , با پلاکاردی در دست  که رویش , نام تیم مشعل تاج نوشته بود , پیشاپیش بازیکنان بودم  . تیم مشعل تاج , همین جا نزدیک ما   یک زمین خاکی کوچک داشت که اغلب  تمریناتش نیز آنجا بود و هر گاه که از تیمی  با ۳ یا ۴ گل پیش بود , ۱۰ دقیقه آخر , من هم بازی میکردم . 

 

The first football experience  

My first football match was in 1968 . I participated in the local Football in Tehran. I was the Player reserve the Mashaal Taj Shemiran team . my uncle had given me my name as the eighteenth player of the team !! ............. I was  in front of the team before the final match, with a Placard on hand ,That was written on the Mashaal Taj team., this was my first experience.

 

 

* شمیرانات , فقیرترین منطقه شهرداری ..... 

  شمیرانی که من بیاد دارم  با آن شمیرانی که امروز میبینیم , بسیار متفاوت است . شمیران آن سالها یک قریه  و به بیان ساده , یک ده بود . شاید امروز باورش مشکل باشد اما یکبار سال ۶۶ ,  اینجا یک سیل ویرانگر جاری شد و همه چیز را نابود کرد ....  حتی خانه ی پدری ام که آنجا متولد شده بودم .  محل دقیق خانه ی پدری ما , درست سر پل تجریش بود که اکنون مخروبه مانده و شهرداری منطقه , اجازه ساخت و ساز آن را  نمیدهد و تا انجا که اطلاع دارم , قرار است  مسیل ( رودخانه ) شود .   بنابر این شرایط آن روزهای شمیران با امروز , بسیار بسیار متفاوت است . اما نکته قابل توجه آنکه همان شمیران بدون امکانات در محدوده سالهای  دهه چهل شمسی , در حدود ۱۳۷ یا ۱۳۸ " صد و سی و هفت یا هشت "  قطعه زمین خاکی برای فوتبال داشت که شاید  حدود ۴۰ الی ۵۰ تا از آنها , زمین وقفی بود که متاسفانه همگی بمرور مسکونی شدند  و از آن تعداد فراوان ,  تنها  یک زمین قیطریه مانده بود که البته  ان هم مدتی صاحب پیدا کرده بود و مردم مانع شدند  و یکی دیگر نیز در محدوده کوه های شهرک قائم ( استادیوم سرداران شهید ) باقی مانده  که البته سرداران شهید نیز قابل استفاده عموم بچه ها و نوجوانان نیست و میبایست آن را اجاره کرد .... بنابر این , منطقه ی شمیران که امروزه آن را بعنوان شمال شهر تهران می نامند , اکنون از نظر سرانه ورزشی ,  فقیرترین منطقه شهرداری  است . انگونه که به ازای هر فرد , تنها حدود ۲۰ سانتی متر فضای ورزشی دارد  .  البته در دوره ای که اقای یزدانی , شهردار شمیرانات بود , برای رفع این نقیصه  تلاشهایی صورت گرفت . او در طول ۵ سال هر گوشه ی  پارکی , یک سالن یا یک زمین هندبالی می ساخت و براستی که به جامعه ی ورزش شمیرانات , خدمت کرد .

 ان هنگام که در اختیاریه ساکن بودیم , درست پشت خونه ما یک زمین فوتبال بود که خوشبختانه هنوز  وجود دارد , منتهی  در دست ارگان های نظامی است ....... زمین اختیاریه بگونه ای بود که وقتی بازی میکردیم , مادرانمان از روی بام ها , ما را تماشا میکردند .          

 

  اما نخستین بار که یک جایزه ورزشی دریافت نمودم , برغم انتظار  مرتبط  با رشته دو و میدانی بود . دو عدد جا شمعی نقره , که بسیار برایم عزیز است , ........ سپس استاد توجه ما را به بخش تحتانی ویترین افتخارات ورزشی خویش , جلب نمود و دو جا شمعی کوچک , اما بسیار زیبا را نشانمان داد .  به اطلاع استاد رساندیم که در آرشیو  جام تخت جمشید , یک عکس از همان روزها موجود است که مرتبط  با شب اهداء جوایز می باشد .

 

حسن روشنحسن روشن

  * نمایی قابل توجه از نوجوانی حسن روشن عزیز ( نشسته - فرد دوم از راست )  و دریافت نخستین جایزه ورزشی ......  فروردین ۱۳۴۹

  جایزه مورد اشاره , بجهت کسب رتبه چهارم  دو صحرانوردی هارولد اسمیت , رده ۱۴ الی ۱۶ سال به حسن روشن عزیز اهداء شد . نکته قابل توجه دیگر حضور چهره پر افتخار دو و میدانی ایران , استاد محمد وجدان زاده ( نشسته - فرد پنجم از راست ) می باشد . حسن روشن از سوی آموزش و پرورش  منطقه شمیرانات , در رقابتها حضور یافت و جوایز نیز توسط دکتر حسین خطیبی ( نائب رئیس مجلس ) و زنده یاد احمد ایزد پناه ( پدر دو و میدانی ایران ) اهدا شد .

Hassan Rowshan (second from the right - sitting) and receiving the prize for the fourth title in Cross country running ......... Spring 1970

-----------------------------------------------

 

 

 

 استاد عزیز , در ارشیو  مقاله ای موجود است  که به حضور شما در تیم هایی از رده های پایه با نامهای داریوش , شهریار و سپس جوانان باشگاه تاج اشاره دارد , آیا تصدیق میفرمایید ؟

- چه اشاره خوبی  . بله  هنگامی که در اختیاریه سکونت داشتیم . یک تیم بزرگسالان بود و سپس یک تیم جوانان , که ما بودیم و  نام آن تیم جوانان ,  داریوش بود . و چقدر هم ان تیم خوب بود . اغلب بازیکنان آن تیم  , سالهای بعد در رقابتهای باشگاهی حضور یافتند که از میانشان , من به تیم ملی راه یافتم . یادم هست که با ان تیم قهرمان رقابتهای جوانان محلات شدیم و ضمن اینکه در یک دوره مسابقات , همراه تیم بزرگسالان اختیاریه نیز بازی کردم که در فینال ,  مساوی شدیم و مسئولان برگزار کننده , هر دو تیم را بصورت مشترک , قهرمان معرفی کردند .

 همانگونه که پیشتر گفتم بهمراه پدر به تمرینات انها میرفتم که دو تاجی سرشناس , خدا بیامرز آقا بیوک جدیکار و پرویز کوزه کنانی آن جا بودند و آنها به پدرم \یشنهاد دادند که من را  به باشگاه تاج بفرستد .  آن روزها زنده یاد علی دانایی فرد مربی تاج بود و خدا بیامرز مصطفی الهی نیز , کمک مربی . بنابر این از حدود ۹ یا ۱۰ سالگی به تاج رفتم  از سوی دیگر پدر من با علی آقای دانایی فرد دوست و هم دوره بود و خوب ان نیز  در رفتنم  به تاج , تاثیر داشت ...... خوب بخاطر دارم که ساعت تمرین تیم نوجوانان تاج , ۶ صبح بود . در زمین شماره ۲ امجدیه ........  حدود ۳۰ یا ۳۵ نفر , تمرین میکردیم . اما هنگامی که به رده جوانان رسیدیم ابتدا به تیم شهریار رفتم  و با ان تیم  قهرمان تهران شدیم . شهریار , همان تیم جوانان تاج بود . برای روشن شدن مطلب , میبایست اشاره کنم که تیمهای وابسته به سازمان تاج , جملگی با نام هایی که اغلب مترادف واژه تاج و یا بر گرفته از خاندان سلطنت بودند , نام گذاری میشد . بعنوان مثال تاج که تیم اول باشگاه بود و سپس تیم دوم ما , دیهیم نام داشت , تیم سوم , افسر نامیده شد و سپس در رده جوانان نیز شهریار و شهداد و  ......

 

 

حسن روشنحسن روشن جوانان تاج

 * جوانان تاج , قهرمان مسابقات جوانان تهران , حسن روشن عزیز , فرد چهارم نشسته  .......... تابستان ۱۳۵۰

 استاد هنگام تشریح , اشاره نمود  : این همان جوانان تاج است که با نام شهریار , در رقابتهای جوانان حضور یافت .

Hassan Rowshan (fourth - sitting) and  the youth Taj club ......... summer 1971

-------------------------------------------

 

  سپس برای مسابقات آموزشگاه های ایران , بهمراه تیم منتخب تهران به کرمان رفتم .  آن دوره , مربی ما آقای نادر لطیفی بود و کاپیتان نیز امیر عابدینی  . آنجا قهرمان آموزشگاههای ایران شدیم . هنگامی که از کرمان برگشتیم , برای کیان بازی کردم . کیان متعلق به یک فرد معلول بنام مجید , بود که بواسطه ی تیمداری ,  ماهیانه مبلغی را از تربیت بدنی دریافت میکرد . اما قانونی تصویب شد که چنانچه باشگاه ها در مسابقات شرکت نکنند مقداری از بودجه انها کسر خواهد شد . از سوی دیگر مدیر باشگاه کیان که با اقای پرویز خسروانی ( مدیر و بنیانگذار سازمان تاج ) ارتباط  داشت , از او خواهش کرد که  تیم جوانان تاج ( شهریار ) بصورت گروهی برای کیان بازی کند .      

 ببینید آنروزها , هر باشگاه بنا به میزان فعالیت , از سازمان تربیت بدنی مبلغی را بصورت کمک هزینه , دریافت میکرد . بعنوان مثال باشگاه تاج , بجهت فعالیت گسترده در ۲۱ رشته ورزشی , مبلغی حدود ۲ میلیون یا ۲۱۰۰ , بصورت ماهیانه دریافت مینمود . و مثلا باشگاه پرسپولیس چون تنها در دو رشته فعال بود مبلغی معادل ۲۰۰ هزار تومان ..... و سایر باشگاه نیز به همچنین ....

 

 * استاد عزیز گویا سال 48 یکیار نیز سرتمرین تیم پیکان , که از شاهینی های قدیم تشکیل شده بود نیز , رفته اید ؟ 

 بله تنها یک روز که به چند دقیقه تمرین محدود شد .......... آن روزها , علیرغم آنکه بسیار جوان بودم اما قصد تشکیل خانواده داشتم . پدرم همواره عقیده داشت که جوانها برای دستیابی به موفقیت , می بایست هر چه سریعتر تشکیل خانواده بدهند .  بنابر این می بایست باشگاهی را انتخاب میکردم که بتوانم انجا استخدام نیز شوم . با نظر خدا بیامرز همایون بهزادی یک روز سر تمرین پیکان رفتم ( البته یک دوره هم با اقای اربابی در تیم شرق بازی کردم )  تمرین پیکان که رفتم آقا دهداری مربی بود . یادم می اید که سرویس هم داشت .  سپس گفتند لخت شین و تمرین کنید و فکر کنم حدود ۱۰ دقیقه بازی کردم . آنها گفتند که شما هنوز جوان هستید و می بایست بیایید در رده جوانان باشگاه بازی کنید و ....... که با شرایط آن روزهای من , جور نبود .

 از سوی دیگر خدا رجمت کنه برادر همسرم , که در سازمان آب اشتغال داشت  او داور بسکتبال بود و در هیئت مدیره اداره ورزش سازمان آب نیز , حضور داشت . او گفت بیا اینجا تمرین کن تا اگر آقای صادقی ( مربی سازمان اب )  تو رو پسندید , همینجا استخدام شوی . بنابر این رفتنم به پیکان دیگر منتفی شد و رفتم تمرین سازمان اب ......... 

 

 

 * رایکوف , مثل پدر مهربان بود ........... 

   از آن  تیم جوانان تاج , من و چند تن دیگر از جمله ایرج دانایی فرد , مورد توجه زنده یاد رایکوف ( مربی تاج )  بودیم و قرار بود در سالهای بعد , به تیم بزرگسالان  تاج برویم . اما او برای مرخصی  به اروپا رفت و من که به تمرین سازمان آب رفته بودم , از سوی مربیان مورد پسند قرار گرفتم . همانروز ها   ایرج هم , به دانشکده نیروی هوایی رفت و به عقاب پیوست . بنابر این قرار شد که در دسته ۲ تهران ( برای سازمان آب ) بازی کنم .

 با گذشت چند روز ,  رایکوف بازگشت و رفت سر تمرین جوانان تاج و از مصطفی الهی سراغ مرا گرفت ....  او نیز , رایکوف را در جریان قرار داد که به سازمان آب رفته ام . خدا رحمت کنه رایکوف را , مثل پدر بود برایم . او از همانجا  امد خانه ما و پرسید که , چرا به سازمان آب رفته ام . به رایکوف شرایط را گفتم و آنکه تصمیم ازدواج دارم ..... او  گفت که پس قدری بمن فرصت بده و فعلا سازمان آب نرو . سپس رفت باشگاه و پافشاری کرد که من این بازیکن را میخوام . 

 

حسن روشنطفل شیرین رایکوف حسن روشن

* زنده یاد زرارکو رایکوف ( راست ) مربی اهل یوگوسلاوی باشگاه تاج , با تلاش و پیگیری خویش , یکی از عوامل اصلی در پیوستن حسن روشن به تاج بود . اعتقاد او به حسن روشن , چنان بود که خیلی زود او را بهترین شاگرد خویش معرفی کرد . از این رو کارشناسان و علاقمندان فوتبال , اصطلاحا او را طفل شیرین رایکوف , نام نهادند . رایکوف در دهه 50 میلادی از بهترین مهاجم یوگوسلاوی بود و بارها برای تیم ملی یوگوسلاوی بازی کرد .

ZDRAVKO RAJKOV (Right) A Yugoslav coach for the Taj fc , Rajkov's persistence and perseverance was one of the main factors in joining Hassan Rowshan to Taj fc . He believed in Hassan Rowshan very much and soon introduced him to his best player.. Therefore, Iranian football experts called Hassan Rowshan a sweet child, for Rajkov . Rajkov was one of the best striker in Yugoslavia in the 1950s and was a member of the Yugoslav national team

------------------------------------------

 

 

  همانطور که اشاره کردم , صحبت قبلی این بود که سال بعد به تاج بیایم . بجز خودم , برادران  کردستانی ( پرویز و فرامرز ) , علی مشکین تاج ..... خلاصه چهار , پنج نفر دیگر , کاندید بودیم که سال بعد  بیاییم بزرگسالان تاج .... اما خوب بنا به شرایط , رایکوف مصر شد که هر طور شده  همان سال بیام . نکته جالب , روزی بود که برای اولین بار ,تیمسار خسروانی مرا خواست که بروم دفترشان . او تا مرا دید گفت : هم ازدواج برایت زوده , هم بازی در تاج ..... شرایط خانوادگی ام را برایش توضیح دادم , اما نپذیرفت و جواب منفی داد و گفت : فعلا با ازدواج تو موافق نیستم .

 

  ولی یکی دو هفته بعد شرایطی پیش آمد که خود او گفت :  بنظرم بهتره که هر چه زودتر ازدواج کنی  ! .......... چند هنرپیشه سینما برای عکاسی به باشگاه آمدند و او که ترغیب چند بانوی هنرپیشه را  برای عکسبرداری مشترک با من , مشاهده کرد . بقول معروف  آینده ی مرا نامناسب دید .  همان روز مرا صدا کرد گفت :  اقا  به صلاح شماست که هر چه زودتر ازدواج کنی ! ...... هم بنفع خودته , هم خانواده ات و هم باشگاه .

 

 

حسن روشنحسن روشن

* نمایی از روزهای نخست حضور حسن روشن در باشگاه تاج , جام باشگاههای تهران ( تاج و افسر ) ....... استادیوم امجدیه - اسفند 1351

Hassan Rowshan and the first days of joining the Taj Club , a match from the Tehran League Club ............. Amjadieh  Stadium - February 1973 

--------------------------------------------

 

 عامل دیگر , حضور درخشان من در نخستین بازی  تاج بود . در تورنمنت جام دوستی , مقابل شهربانی عالی کار کردم . هم گل زدم و هم  پاس گل دادم که اتفاقا همان روز , یک ساعت هم از زنده یاد خسروانی هدیه گرفتم . این دو نکته سبب شد که از ان پس در بزرگسالان تاج , بازی کنم . 

اما در رابطه با ازدواج زودهنگام ورزشکاران و بر پایه تجربه ی شخصی ام , می بایست اشاره کنم که از این جهت بسیار خوشنودم و همواره نیز به شاگردانم توصیه میکنم که تا انجا که میسر است , زودتر تشکیل خانواده بدهند .  چرا که بسیار موفق تر خواهند شد . ورزشکاری که زودتر ازدواج میکند شرایط زندگی اش منظم تر میگردد , بنابر این امکان دستیابی به موفقیت , برایش تسهیل خواهد شد .

 

---------------------------------

 

 استاد عزیز  برای تغییر فضای گفتگو , از شما اجازه میخواهم هدیه ای را که برسم یادبود از سوی وبسایت جام تخت جمشید , برای شما تهیه شده  تقدیمتان نمایم . امید که مورد پسند واقع گردد . 

 

 

حسن روشنحسن روشن  * پیراهن تاج , هدیه وبسایت جام تخت جمشید , به اسطوره باشگاه تاج ( استقلال ) , حسن روشن عزیز ... عکاس : استاد علی کاوه

Jersey Taj fc , a gift from Takhtejamshid cup website, for Dear Hassan Rowshan ...... Photographer: Ali Kaveh

 

----------------------------------------------- 

-----------------------------------------------

 

 

 حسن روشن عزیز با مشاهده , هدیه یادبود جام تخت جمشید , بسیار خوشنود شد و با مهربانی , قدردانی خویش را ابراز نمود .... که بنظر , نشانی از تجسم خاطرات شیرین دهه پنجاه و مسابقات جام تخت جمشید , نزد او بود . از استاد تقاضا نمودیم که چنانچه میسر باشد . پس از  چهل سال , بار دیگر پیراهن باشگاه محبوب تاج را بر تن  نماید که او مهربانانه , تقاضایمان را پذیرفت .

 نکته قابل توجه آنکه استاد اشاره کرد که این پیراهن ,  بسیار به آن پیراهنی که در نخستین روزهای حضورم در تاج , پوشیدم شبیه است   . حدودا , 17 ساله بودم .  اتفاقا  چند عکس از ما با همان پیراهن ها منتشر شد . یکی بصورت دسته جمعی و دیگری بصورت قدی از خودم که هر دو در یک روز , عکسبرداری شد .

 

حسن روشنحسن روشن

 *  عکس مورد اشاره حسن روشن عزیز ,  که در روزهای نخست پیوستن به بزرگسالان باشگاه تاج (  آخرین روزهای پاییز 1351 ) عکسبرداری شد....... اما انتشار آن موکول شد به  نوروز 1352  و ثبت گل تماشایی و منجر به قهرمانی تاج , مقابل عقاب ........ 

The first photo of Hassan Rowshan with Jersey Taj fc ............. December 1972

----------------------------------------   

 

 

 استاد عزیز در همان ماههای نخست پیوستنتان به بزرگسالان تاج , در یک مسابقه دوستانه برابر چلسی ( باشگاه صاحب نام لیگ برتر انگلستان ) حضور داشتید و بسیار موفق .......... گویا مورد توجه باشگاه لندنی نیزبودید . آیا  پیشنهادی نیز دریافت نمودید ؟ 

  اون بازی را خوب بیاد دارم .... فوروارد چپ بودم و نیمه دوم , در دو مرحله , توپ را به تیر افقی دروازه چلسی زدم ... جالب توجه  آنکه بعد ها , فیلم آن مسابقه را نیز دیدم .دوران حضورم در فوتبال امارات بود که یکبار بشدت مصدوم شدم و پایم ,تقریبا خرد شد  که برای معالجه به چلسی رفتم . بعد که مراحل درمانم سپری شد , همراه تیم آنها , دور زمین میدویدم و خودم رو گرم میکردم ...... , که آنها مرا شناختند . ویدئوی آن مسابقه دوستانه " تاج و چلسی " که با دوربین سوپر هشت فیلمبرداری شده , در آرشیو باشگاهشان بود  . بخاطر دارم که حتی صحبت ماندنم در انگلستان نیز پیش آمد , اما خوب من با الاهلی  قرارداد داشتم . بنابر این به آنها گفتم که ماندنم  میسر نیست و .......... .

  سال 52 که چلسی به تهران آمد , یک تیم قدرتمند و بسیار آماده بود که یک  گلر  مشهور ( پیتر بونتی - دروازه بان انگلستان , جام جهانی 1970 ) نیز بهمراه داشت . آن موقع تنها صحبت در باب انتقال من به چلسی مطرح شد , که باشگاه تاج در جواب  گفت که این بازیکن فعلا قرارداد دارد . ولی صحبت انتقالم به اروپا , بصورت جدی , دو سه سال بعد در  دوره ای  که بهمراه تیم ملی به پاریس رفته بودیم بمیان آمد که برای من و خدا بیامرز ناصر حجازی , رقم 200 هزار دلار از سوی پاریس سن ژرمن , پیشنهاد شد . که به پول ما , معادل  1/5 میلیون تومان بود .    

 

حسن روشنحسن روشن *  لحظه حساس رقابت دوستانه تاج و چلسی ( هفتاد و دومین دقیقه ) که دو بار متوالی , توپ با ضربه حسن روشن به پای دیرک عمودی دروازه چلسی نشست ......... ورزشگاه امجدیه - 31 اردیبهشت ماه 1352 

   Hassan Rowshan 's Jump Kick the ball into Chelsea's goal Post (72 min.) ......... Taj fc and Chelsea ( friendly match ) Peter Bonetti is the goalkeeper - Tehran , Amjadieh Stadium -  Monday, May 21, 1973

--------------------------------------------

 

           

 

 

  * بیلان دست نیافتنی .......... 

--------------------------------------------

 استاد عزیز بر پایه آرشیو , شما صاحب یک رکورد بی نظیر در  فوتبال ملی و باشگاهی هستید که بتحقیق هیچیک از مهاجمان ما , از چنین آمار خیره کننده ی , برخوردار نیستند . شما صاحب بیش از چهار ده گل ماندگار در تاریخ فوتبالمان هستید , که  از این حیث , در صدر بزرگان جای دارید . گلهایی که  در طول دوران بازیگری سایرین شاید تعدادشان تنها  به دو , سه یا پنج مورد برسد . اجازه میخواهم جهت تجدید خاطره , به چند مورد از این گلها اشاره کنم ......

 

 1 ) گل قیچی برگردون ( Bicycle kick ) که منجر به قهرمانی تیم ملی جوانان ایران در تورنمنت بین المللی ولیعهد ( رده جوانان ) شد .  ورزشگاه اهواز , اسفند ماه 1352 ......... 

 چه اشاره جالبی .... ممنونم . بله اون بازی را بخاطر دارم . درست یکی دو دقیقه مونده بود که بازی فینال تموم بشه و سرنوشت جام , به ضربات  پنالتی بکشه.... بنظرم دقیقه 78 بود . چون مسابقه های رده جوانان , هشتاد دقیقه بود ( دو وقت چهل دقیقه ای ) بنابر این , وقت اضافه هم نداشت ...حریف ما هم عراق بود که انصافا تیم خوبی رو هم اورده بود . بازی اخر و سرنوشت جام در گرو نتیجه این بازی .... اون بازی ,  پایم پیچیده بود و بخاطر دارم که پزشکان آمدنن به من آمپول زدند و خلاصه به من رسیدن و مربیان ما هم , خدا بیامرز جرج اسکینر بود و اقای مهاجرانی ...  مربی ها خیلی در تلاش بودن که هر طور شده , من بازی کنم . خلاصه کلی آمپول بمن زدند و حتی یکی دوتا تقویتی هم به دستانم زدند  .......  یادمه که اسکینر بشوخی اومد جلو با اشاره بمن گفت : دهانت رو هم باز کن , یه امپول هم به دندان هایت بزنیم !! 

 اما شاید جالبترین نکته اون گل , صحبت آقای مهاجرانی بود که , بعد از بازی رو به من گفت : وقتی تو برای زدن توپ رفتی بالا , پیش خودم گفتم این مرتیکه اونجا داره چیکار میکنه !!!  ......  و از اون جالبتر , اظهار نظر اسدالله اعلم بود که بازی ما را از نردیک میدید . او بعد از بازی گفت : این پسره گل زده ؟ ... بهش گفتند  بله ...... سپس گفت : پس چرا این طوری زده !!!

 

حسن روشنحسن روشن 

 توجه داشته باشید که قیچی یا همان ضربه قیچی برگردون  , اغلب هنگامی زده میشود که  توپ تحت شرایط عادی نیست . بعنوان مثال اگر ارتفاع توپ از بالا به پایین بیاید , چهار تن دیگر که معمولا دور بر مهاجم هستند , مانع از  زدن ضربه  او میشوند . بنابر این  قیچی برگردون رو , اغلب موارد بایستی در ارتفاع بالا زد . 

 یک گل قیچی هم , در جام ملتهای آسیا  به عراق زدم ........ با این تفاوت که , آن گل قیچی بغل بود و در ارتفاع پایین تر.... آنگونه که یک دستم , هنگام زدن ضربه روی زمین بود .  اما این گل که مد نظر شماست چیز دیگری بود . اونجا دو پایم درست بالای سرم بود و هنگامی که اومدم روی زمین , پشتم بسیار درد داشت .

 

 استاد عزیز , ضربه های آکروبات یا قیچی برگردون , شگرد شما بود ....... پیش از شما تنها زنده یاد  گنجاپور گاهی در بازیهای باشگاهی قیچی میزد , اما در رده ملی , گل قیچی نداریم . آیا تمرینات ویژه ای داشتید ؟ 

  باز هم  خدا بیامرزد رایکوف را ...... او یک توصیه یا رهنمود عالی داشت که در جلسات ماهانه پیشکسوتان هم , به آن اشاره کردم . رایکوف می گفت : اگر یک ویژگی  در یکی از بازیکنان مشاهده شود , در هنگام تمرین عمومی ,  نیتوان روی آن  تمرین کرد  ... چرا که بعنوان مثال , تو قیچی میزنی , خدا بیامرز حسین مظلومی هد میزد .  بنابر این در حین تمرین گروهی , میسر نیست . رایکوف پس از بازی یا تمرین , آن فرد مورد نظر خود را نگه میداشت و اون ویژگی مورد نظرش رو با او " اختصاصی " کار میکرد . بنابر این من , حین بازی اطمینان داشتم که ضربه قیچی من کامل و صحیح اجرا خواهد شد . چرا که تمرینات اختصاصی داشتم اما امروزه مشاهده میکنم که , گاهی بچه های ما تمرین نکرده  به زدن قیچی اقدام میکنند که متاسفانه یا توپ میره بالا , یا نمیگیره و .........

 

حسن روشنحسن روشن

 * حسن روشن ( 12 ) و یک ضربه آکروبات تماشایی دیگر ............... تورنمنت جام جوانان آسیا - بانکوک 1974 

Hassan Rowshan (12) and bicycle kick ............... Asian Youth Cup - Bangkok 1974

-----------------------------------------------

 

  حال که صحبت به اینجا رسید , جا دارد که به یک مورد نیز اشاره کنم . بازی آرش برهانی رو من خیلی میپسندیدم . بنابراین , از همان سال اول که آمد , عقیده داشتم که او را میبایست بعد از تمرین نگه داشت و بصورت اختصاصی با او تمرین کرد .... مثلا یک توپ به او داد  , و بدون وجود مدافع و دروازه بان , اجازه بدهیم برود بزند تو گل ... صد بار , این حرکت تکرار بشود  .... سپس , یک مدافع بدنبالش باشد تا زیر تهدید او , سریعتر حرکت کند ... و درمرحله بعد , یک گلر نیز پیشرویش باشد . تا هم از مقابل و هم از پشت سر , تحت فشار قرار گیرد . با اینگونه تمرینات او میتوانست بسیار موفق تر از آنچه بود , عمل کند و  سالها فیکس تیم ملی باشد . بنظر من , او تنها یک ایراد داشت که قابل رفع بود .

 

 

  رقابتهای جام باشگاههای تهران فصل 52 - 1351 و یک گل منجر به قهرمانی دیگر , اینبار برای تاج و  برابر عقاب ...... کیهان ورزشی آن را یک گل صاعقه وار نام نهاد و دنیای ورزش نیز ,  یک گل جادویی  ..... ورزشگاه امجدیه - اسفند ماه 1351  

 بله ... بخاطر دارم که آخرین بازی فصل بود و تاج و عقاب در صدر جدول با هم رقابت داشتند  و هر کدام که میبرد , فاتح باشگاههای تهران بود . اگه اشتباه نکنم دقیقه نهم بود که روی پاس علی جباری  با یک شوت محکم و مستقیم و البته ناگهانی , گل زدم . دروازه بان هم اکبر مالکی بود . عقاب ان سالها , تیم بسیار خوبی داشت و چنانکه به تیم ستاره ها نیز معروف شده بود  . درست همون سال اول حضورم در تاج بود . من با تمام این گلها خاطره دارم .

 

حسن روشنحسن روشن The very sensitive goal of Hassan Rowshan in the  final of Tehran clubs ( Taj vs Oghab ) Taj with this goal was the champion of Tehran clubs . This was during the first months of Hassan Rowshan's membership in the Taj fc  

 ------------------------------

 

 

  دربی تهران  و یک گل بسیار حساس و تماشایی در واپسین دقایق ....... گلی که شاید بیادماندنی ترین , در تاریخ دربی های سرخابی دهه پنجاه باشد . استقلال و پرسپولیس هنوز هم پر گل ترین بردهای شهر اورد را , از جام تخت جمشید دارند . اما هنگامی که تعداد گلها فزونی میابد , گویی از اهمیت شان کاسته میشود و دیگر انگونه که باید بچشم نمی آیند .  بنابر این  تک گل شما در دربی چهاردهم , از هر نظر جایگاهی ویژه دارد . ورزشگاه امجدیه - خرداد 1353 

  ممنونم .... اون گل , به نام گل 88 شهره شد  .... و عجب بازی بود و هر دو تیم عالی .... . کافیست که به نام بازیکنان توجه کنید . در ضمن اون دوره ها , بازیها یک تفاوت عمده  با امروز داشت و آنکه , داور ها اغلب , سر نود دقیقه , سوت پایان را میزدند . هنگامی , گل را زدم که دیگر پرسپولیس از تب و تاب افتاد و دیگر فرصتی برایش باقی نمانده بود و عملا تماشاچی نیز که می بایست انها را بجلو فرا بخواند هم , ارام گرفته بود و امیدی نداشت و از سوی دیگر هواداران تاج , خوشحال بودند و  تشویق و ...... اما اکنون اینگونه نیست . میبینید که داورها  5 دقیقه و 7 دقیقه و .... اضافه میگیرند و گاهی در همان دقایق ,  نتیجه عوض میشه .       

  خدا رحمت کنه حسین مظلومی رو .... او بود که روی یک ارسال بلند . باسر توپ رو برایم انداخت و  در اصل این گونه ضربه ها را شگرد داشت  که روی توپ های مستقیم , بلند میشد و با سر تاثیر میگذاشت و آن را برای مهاجمان دیگر محیا میکرد . روی اون گل ابتدا دفاع وسط ما ,  بلند ارسال کرد و حسین که پشت به دروازه بود , از زمین بلند شد و با سر , توپ را انداخت برای من . و تنها یک نگاه به دروازه و شرایط بهرام مودت انداختم که کجاست و ..... توپ رو فرستادم گوشه چپ دروازه اون ( راست خودم ) و هر چه تلاش و کوشش و بقول معروف , تقلی و داد و بیداد کرد , بی حاصل ماند و توپ نشست درست اون گوشه ی دروازه . 

 

حسن روشنحسن روشن  * مشهور ترین گل باشگاهی حسن روشن , از بیادماندنی ترین ها در تاریخچه دربی  تهران , گلی که به " گل 88 " شهره شد . علیرغم تلاش بهرام مودت ( دروازه بان پرسپولیس ) توپ در آستانه ورود به دروازه است . حسن روشن ( چپ ) هنوز از فرم ضربه, خارج نشده , چشم به مسیر توپ دوخته .... ورزشگاه امجدیه - شنبه 4 خرداد 1353     

The most famous goal of Hassan Rowshan at club's category . the most memorable in the history of Tehran's great derby (Esteghlal vs Persepolis) - The goal that became famous was 88 because the goal was scored in the 88th minute and Esteghlal ( Taj ) wins with the same goal (1-0) , Goalkeeper (Bahram Maveddat) is unsuccessful and the ball is on the verge of entering the gate . Hassan Rowshan (left) at looking to the ball ... Amjadieh Stadium - Saturday, May 25 ,1974

       ----------------------------------------

    

  اما اون گل   , حواشی را نیز با خود بهمراه داشت . یکی از این موارد ,  بازار داغ شرط بندی روی سکو های امجدیه بویژه بخش زیر جایگاه  ....... که البته در آن دربی مورد نظر , اغلب پیش بینی ها روی برد پرسپولیس بود . یکی از هوادارهای قدیمی تاج , حسن تراب پور ( پدر حسین تراب پور دروازه بان دهه 60 استقلال )  پای ثابت بازی ها بود و اغلب نیز همان زیر جایگاه مینشست و در شرطبندی نیز , یدی طولانی داشت . از سوی دیگر سعید راد ( استاد و هنرپیشه سینما ) نیز , یک پرسپولیسی دو آتیشه بود . حسن تراب پور ,  روز قبل از بازی  مرا دید و گفت بنظرت بازی چی میشه ؟ گفتم  حتما یک گل میزنم . او بر پایه حرف و قول من ,  با سعید راد شرط بست . جالب آنکه , چنان اطمینان داشت که  مساوی رو هم  به سعید راد داد و بنابر این فقط  رو برد تاج , بست . او ان روز , رو برد تاج ,  چیزی در حدود 70 هزار تومان شرط بست ! 

 

حسن روشنحسن تراب پور هوادار تاج

 وقتی که هافتایم اول رو مساوی شدیم , یکی رو فرستادند پایین ( رختکن تاج ) که از من بپرسه : آقا پس چی شد ؟ .... حواست هست که  ؟ .... به او گفتم که  هنوز یه هافتایم باقیست ... بعدها شنیدم که او و دوستانشان , دیگه اون چند دقیقه اخر  , کاملا نا امید شده بودن ....  اگر توجه کنید حتی روش گل هم این موضوع را نشان میده . ارسال بلند و مستقیم  در دقایق پایانی  , معمولا نشان از  نا امیدی از کار تیمی و کمبود وقت است . بعد از اون  گل تا یه مدتی آقای راد , از من حسابی دلخور بود . چرا که  آن مبلغ , اون روزها حداقل پول دو تا خونه  تو بالای شهر میشد  .... عجیب آنکه حسن تراب پور از خوشحالی ,  نصف اون پول رو همون جا , بین دو رو بری ها و بقول معروف نوچه موچه ها و هوادارا  ..... تقسیم کرد . چند وقت بعد از اون  بازی  , توی یکی از مصاحبه ها با آقای راد , کلی کری خوندیم که ای بابا چرا اینجوری شد و .... ما از دوستان قدیمی یکدیگر هستیم .  

 

 در رابطه با شعار  هوادارای سرخابی روی سکو ها , گویا برای مدتها گل  88 رو تاجی ها زمزمه میکردند ...... 

  یادمه که خدابیامرز سهراب و بچه ها , یک شعار درست کرده بودند ........ اما آن روزها تماشاگران دو تیم , آنچنانکه گاهی این روزها شاهدش هستیم  به یکدیگر بی احترامی یا خدای ناکرده توهین و .... نمیکردند .  به عقیده من یکی از دلایل آن هم , حضور بانوان در ورزشگاهها بود . از انجا که در کل ما ایرانی ها , مردمانی با حجب و حیا هستیم , حضور بانوان  در ورزشگاه , مانع بروز  بی احترامی های آنچنانی بود . 

 

   سه ماه بعد , رویش یک گل زیبای دیگر .......... بازیهای آسیایی تهران مقابل عراق , آخرین مسابقه ی مرحله دوم گروهی , گلی که صدر نشینی ایران را تثبیت کرد و با یک شارژ روحی مناسب  ,  به انتظار فینال نشستیم  ...... ورزشگاه آزادی , شهریور ماه 1353

  نکته قابل توجه , میان این دو گل آخر مورد اشاره شما , شباهت فراوان میان آنهاست  . نمای کلی هر دو گل , تقریبا یکسان بود . برابر عراق نیز ابتدا توپ را یکی از مدافعان بلند ارسال کرد و همانند گل دربی , حسین مظلومی پشت به دروازه , بلند شد و با سر توپ را برایم فرستاد و در هر دو مورد نیز تقریبا در یک منطقه صاحب توپ شدم و با پای چپ , آن را بسوی دروازه کوبیدم . 

 

حسن روشنحسن زوشن  * 9 فریم متوالی , از گل زیبای حسن روشن به عراق , بازیهای آسیایی تهران ............. ورزشگاه آزادی - 22 شهریور 1353 

The 9 consecutive frames of Hassan Rowshan's goal against Iraq, Asian Games 1974 Tehran ... Azadi Stadium - September 13, 1974

     -----------------------------------------------

 

 این دو گل اما " علیرغم شباهت بسیار " دو تفاوت عمده نیز , با هم دارند .......... یکی آنکه در بازی برابر عراق از سوی مدافع حریف , بسیار تحت فشار بودم آنگونه که پس از شوت , هر دو با هم نقش زمین شدیم که اتفاقا عکسی از آن لحظه نیز موجود است . در حالیکه در آن گل 88 , من و مدافع هر دو سرپا ایستاده ایم  و سپس اینکه , شوت منجر به گل مقابل عراق را , بسیار محکم و با تمام توانم زدم . انگونه که دیگر چشمانم , جایی را نمی دید ... اما در گل دربی ,  ابتدا دروازه را ارزیابی کردم و اندکی آرام تر , ولی بسیار با دقت زدم . 

 

حسن روشنحسن روشن

* نمایی زیبا , همچون یک تابلوی نقاشی رنگ روغن - لحظه ی پس از گل حسن روشن به عراق , بازیهای آسیایی تهران ....... او سپس بر میخیزد و با سایرین , شادی پس از گل را اغاز میکند . مدافع میانی عراق ( دو کلاس ) نیز حضور دارد ....... عکاس : زنده یاد حاج باقر زرافشان

A beautiful view, like a oil paintings ... The moment after Hassan Rowshan's goal against Iraq,  Asian Games 1974 Tehran ....... Then he will rise from the ground and start the Goal Celebration with others. Iraqi Centre-back (Du kelas ) ....... Photographer: Baqer Zarafshan    

===========================

                                                                                 

 استاد عزیز  به سال 1354 میرسیم و مسابقات مقدماتی المپیک مونترال  ....... فصلی که بعقیده کارشناسان در فوتبال ملی شاهد یک رنسانس بودیم . فرآیندی که به جایگزینی چند ستاره جوان همانند شما , حسن نظری , ابراهیم قاسمپور , علیرضا خورشیدی  با چهره های مسن تر  انجامید . بطور کلی حضور سر فرانک اوفارل را  چگونه ارزیابی میکنید ؟ 

 از حضور اوفارل و تاثیرگذاری اش بر فوتبال ایران هر چه بگویم کم است . او پایه تیمی را بنا نهاد که بنظر من بهترین تیم ملی تاریخ فوتبال ایران بود . ما با همان تیم , به افتخاراتی دست یافته ایم که در تاریخ فوتبال ما بی سابقه است . مقصود همان تیمی است  که برای آخرین بار قهرمان جام ملتهای اسیا شد و سپس به المپیک صعود کرد و موفق شد برای اولین و اخرین بار به دور دوم یک تورنمنت معتبر , صعود کند . ضمن انکه عقیده دارم ان تیمی که به جام جهانی ارژانتین صعود کرد نیز محصول اندیشه های اوفارل بود . امروزه میگویند که تیم ملی ایران , بهترین تیم قاره آسیا است اما , بیش از چهل سال است که به المپیک نرفته ایم و چهل و سه سال است که  جام ملتهای اسیا , دور از دستان ماست !!! 

 اما در مورد سرمربی ......... آن که میگویند او چنین و چنان کرده , بعقیده من از هر نظر در فوتبال ما , هیچکدام فرآیند جدیدی نیست ........ هر آنچه که در باب او میگویند , پیش از او همگی را در فوتبال ما , اوفارل انجام داده بود . جالب انکه هر دو نیز از منچستر می آیند با این تفاوت که اوفارل سرمربی منچستر یونایتد بود و جانشین یکی از بزرگترین مربیان تاریخ فوتبال , سر مت بوسبی  .... اما کارلوس کیروش , کمک مربی منچستر یونایتد بود . اگر میگویند که او جلوی بازیکن سالاری را در فوتبال ما گرفته است ....... می بایست اشاره کرد که اوفارل چهل سال قبل از او , نه تنها در ایران بلکه در منچستر یونایتد نیز , جلوی بازیکن سالاری را گرفت . بعنوان مثال جرج بست را با آن میزان محبوبیت  ....... مدتها خانه نشین  کرد .

 از بابت معرفی و حضور استعداد های جوان نیز , اوفارل را در سطحی بمراتب بالاتر میدانم . او هنگامی به ایران آمد که فوتبال ما در استانه بازیهای اسیایی تهران بود . بنابر این برای اعمال تغییرات از فرصت کافی برخوردار نبود اما بعد از قهرمانی در بازیهای اسیایی , با اعمال یکسری تغییرات وسیع در روش بازی و استفاده از چهره های جوان و مستعد , خدمتی بزرگ به فوتبال ایران کرد . جعفر کاشانی - علی جباری - اکبر کارگرجم - ابراهیم اشتیانی - کارو حقوردیان و ...... از تیم ملی خارج شدند و بجای آنها , چهره های جدید از جمله نصرالله عبدالهی - آندرانیک اسکندریان - حسن نظری - علی خورشیدی - ابراهیم قاسمپور - سهام میر فخرایی و ...... به تیم ملی دعوت شدند .     

  

استاد عزیز , جام ملتهای آسیا و یک گل بسیار تماشایی دیگر .... بار دیگر مقابل عراق......  استادیوم آزادی - خرداد 1355

بطور کلی به عراق خوب گل میزدم . بجز یک مورد , تقریبا همیشه و در همه رده ها به عراق گل زدم . اون گل را خیلی خوب بخاطر دارم . بله گل دوم بود  که از راست , حسن نظری توپی را ارسال کرد و با یک ضربه ی اکروباتیک ( قیچی بغل ) توپ را به گوشه دروازه عراق فرستادم . بگونه ای که هنگام ضربه , کف دست راستم روی زمین است و همانند یک تکیه گاه از آن استفاده کرده ام . بله گل زیبایی بود . 

 

حسن روشنحسن روشن  * ۳ فریم از گل تماشایی حسن روشن  به عراق , مرحله ی گروهی جام ملتهای ۱۹۷۶ ..... جمعه چهاردهم خرداد ۱۳۵۵ 

Three frames of the acrobatic goal of Hassan Rowshan, to Iraq, AFC Cup 197..... Azadi Stadium - Friday, June 4, 1976                     

=========================   

 

 

 جام ملتهای اسیا , در حکم یک اردوی آمادگی برای حضور موفق در مونترال بود ...... تیم ما هم بسیار خوب و سرحال بود و هر چه میگذشت هماهنگ تر میشدیم . آن دوره روزهای نخست مربیگری حشمت خان در تیم ملی بود . 

 

چند هفته پیش از حضور در مونترال , یک تیم بسیار خوب تحت عنوان تیم المپیک برزیل , برای انجام یک مسابقه تدارکاتی به تهران آمد . ایا بخاطر دارید ؟ 

بله  بخاطر دارم . بازی هم تو استادیوم تختی بود  که نتیجه  ۲ بر ۲ مساوی شد .... و فکر کنم که او نروز  هر دو پاس گل را هم من دادم . 

 فردای همان روز , مطبوعات ایران از تمجید سرپرست تیم برزیل ( زی زی نو ) نوشتند و از کیفیت بالا و شیوه بازی تیم ایران  ... و اینکه او معتقد است   اگر بازیکنی همانند شماره ۱۰ ایران را در تیمش داشت , بسیاری از مشکلات او  در خط حمله حل میشد . او همان موقع  پیش بینی کرد که تیم ایران در المپیک مونترال به احتمال ۹۰ درصد , از گروه اش صعود میکند . بعقیده شما , آن تیم  چگونه به چنین کیفیتی دست یافته بود که تحسین مربی تیم امید برزیل را نیز بر انگیخته بود   ؟

 همانطور که اشاره کردم ان مسابقه دوستانه و تدارکاتی را بخوبی بیاد دارم . ضمن انکه ما , دو بار با تیم های رده پایه برزیل بازی کردیم . یکبار قبل از المپیک مونترال و بار دیکر نیز چند سال پیش از ان , در اصفهان ....  که اتفاقا آنجا نیز  یک گل نیز بثمر رساندم . قبل از انکه به ارزیابی  تیم مونترال بپردازم , میخواهم به یک خاطره ی جالب از ان بازی اول با برزیل , اشاره کنم . 

 

حسن روشنIran vs Brazil  1976 Hassan Rowshan

 * حسن روشن عزیز و عبور از میان دو بازیکن تیم المپیک برزیل , آلبرتو لگوئله ( چپ ) و آری ولتو - نتیجه پایانی ۲ بر ۲ .......... استادیوم تختی تهران - جمعه ۷ خرداد ۱۳۵۵

برزیل با این بازیکنان به مرحله ی نیمه نهایی المپیک مونترال , صعود کرد . 

Hassan Rowshan and cross between two players in the Olympic team of Brazil, Alberto Leguelé (left) and Erivélto - Finally result 2 -2 .......... Takhti Stadium Tehran - Friday, May 28, 1976

Brazil was the fourth place in the 1976 Montreal Olympics

=====================

                                                                     

 در ان مسابقه نخست , تیم برزیل یک مدافع شماره ۴ داشت که اتفاقا بازیکن بسیار خوبی بود و بعد ها نیز بیاد دارم که تا سطح تیم بزرگسالان  بالا آمد  . در یکی از حمله ها و در جریان بازی او پیراهن مرا گرفت و  پیراهنم , بر سر همان برخورد شکافته شد . پس از پایان بازی در رختکن بودم که دیدم همان مدافع شماره ۴ اومد پیش ما  و پیراهن اش رو به من هدیه کرد . من متعجب مانده بودم که جریان چیست و او  با لبخند گفت در برزیل این یک رسمه که اگر بازیکنی هنگام مسابقه پیراهن حریفش را پاره کند , می بایست برسم دلجویی , پیراهن اش را به همان بازیکن تقدیم کند . 

I was twice against the Brazilian Youth Teams. Both times was a friendly match. in that first friendly match, the Brazilian youth team had a defender number 4, which later became a member of the Brazilian national team ... and a very good player. In one of the Iranian team attacks, he took my Jersey and so my Jersey was scratched off. After the end of the match, I was in the dressing room that I saw the defender number 4 and gave me a Jersey number 4. He then said with a smile that in Brazil it's a custom that if Jersey's player tore up the opponent, he would have to give Jersey a gift to the same player

 

 * توضیح :  نخستین رویارویی حسن روشن با تیم های رده پایه فوتبال برزیل , رقابت تیم امید ایران با تیم جوانان ایالت سائوپائولو بود . این تیم با رایزنی دکتر ژائو هاوالانژه به ایران امد . از انجا که تیم جوانان ایالت سائوپائولو , قهرمان مسابقات جوانان برزیل  شده بود بعنوان تیم جوانان برزیل به ایران اعزام شد . جالب انکه نتیجه مسابقه نخست نیز همانند بار دوم , ۲ بر ۲ مساوی بود .

Note: The first match of Hassan Rowshan with the Brazilian youth teamwas with the Iran (U 23) with the youth  Sao Paulo. That team went to Iran with the advice of Dr. João Havelange . Because the Sao Paulo Youth Team was the champion in Brazil, so the same team was sent as Brazilian Youth Team to Iran . The result of the first match was 2-2. Like the second match

 

حسن روشنIran vs Brazil  1974 Hassan Rowshan * نمایی زیبا از لحظه ثبت دومین گل ایران برابر جوانان برزیل , حسن روشن روی ضربه سر غفور جهانی , صاحب توپ شد و سپس از دو مدافع برزیلی عبور کرد و توپ را از زیر دستان دروازه بان , به درون دروازه فرستاد . .............. استادیوم باغ همایون اصفهان -  چهارشنبه 15 خرداد 1353

View of Iran's second goal against the Brazilian youth, Hasan Roshan, sent the ball from the goalkeeper's underhand into the gate. .............. Stadium Baghe Homayoun . Isfahan - Wednesday, June 5, 1974

---------------------------------------

 

 اما تیم مونترال ....... بعقیده من تیم ایران در المپیک مونترال , بهترین تیم دوران ما بود .... حتی میتوانم نظرم را اینگونه بیان کنم که آن تیم بمراتب از تیمی که به آرژانتین نیز رفت , بهتر و کاملتر بود . آن تیم تنها یک ایراد داشت و آن , فقدان تجربه بین المللی بود . اعتقاد دارم چنانچه تیم مونترال از تجربه تیم آرژانتین برخوردار بود  نتیجه کار ما , باز هم بهتر از ان چه که کسب کردیم میشد . اگر مربیان  و بازیکنان جوان ما اندکی بیشتر از تجربه بین المللی و  , برخوردار بودند , پیروزی بر لهستان امکان پذیر بود . خدا بیامرزد استاد حسین صدقیانی را که همان روزها بما می گفت : شما اکنون نمیدانید که کجا امده اید و او درست میگفت . تیم مونترال بسیار تیم خوبی بود . 

 

 المپیک مونترال جایی بود که  فوتبال ما براستی تحسین شد ..... از دید شما " بجز فاکتور تجربه بین المللی " چه عامل یا عواملی را در برتری تیم المپیک مونترال نسبت به تیم ایران در  آرژانتین 78  موثر میدانید ؟

 بعقیده من  تیم مونترال , بسیار خوب تدارک شد و از شرایط آرمانی و یک آمادگی صد در صد نیز , برخوردار بود . از سوی دیگر تیم ایران در مونترال , جوانتر از آن تیمی بود که به آرژانتین رفت ....  حدود دو سال , میانگین سنی تیم مونترال پایین تر از آرژانتین بود و این خوب این بسیار تعیین کننده است . ضمن انکه  پرویز قلیچ خانی و غلامحسین مظلومی نیز در مونترال , برای ایران بازی کردند که وزنه های سنگین و بسیار قابل اتکا بودند .  ضمن انکه در آرژانتین خود من نیز از مصدومیت زانو , رنج میبردم . بنابر این  میبینید که در یک نمای کلی  " بر پایه مجموعه ای از عوامل " تیم حاضر در المپیک مونترال , کاملترین تیم در دوران حضورم در عرصه ملی و بین المللی بود .

 

حسن روشنحسن روشن   

 

 البته این, تنها نظر من نیست ........... آقا حشمت ( حشمت مهاجرانی ) نیز امروز , همین نظر را دارد  ....... او تنها دو ماه بود که سرمربی تیم بزرگسالان شده بود ..... او نیز میگوید که اگر در مونترال , تجربه ی آرژانتین را داشتیم , شرایط برای ما فرق میکرد . اکنون نکته ای بخاطرم امد در مورد نقش فاکتور تجربه , از خدا بیامرز رایکوف .......

 آن فصل که چند بازیکن صاحب نام تیم ملی از تاج به شهباز رفتند ( زنده یاد ها ناصر حجازی و غلامحسین مظلومی - رضا عادلخانی ) در رقابتهای جام تخت جمشید با همان شهباز بازی داشتیم که نیمه نخست  با سه گل از حریف پر ستاره خود  پیش افتادیم . هنگامی که بین دو نیمه امدیم داخل رختکن , همگی شاد و خندان بودیم و انچنانکه رختکنی رو روی سرمان گرفته بودیم و ....

 همان موقع رایکوف اومد .... چنان برخوردی با ما  کرد که هرگز فراموش نمیکنم . او گفت :  چه خبره ؟ .... مگه چی شده  چنین خوشحالی میکنین !!! .... هنوز که کار تموم نشده ... شما یه نیمه خوب بازی کردین و 3 گل زدید . حالا میروید داخل زمین , آنها چهار گل به شما میزنند . پس هنوز کار تموم نشده که اینچنین خوشحالی میکنید . اتفاقا تا رفتیم تو زمین دو گل خوردیم که خوشبتانه بچه ها خوب بازی کردند و نتیجه 4 بر 2 بسود ما تموم شد .

  فردی با تجربه و بقول معروف سرد و گرم چشیده همانند رایکوف , برخوردی چنین داشت . اما ان هنگام که ما در مونترال , یک نیمه را یک بر صفر از لهستان بردیم , مربی نیز در رختکن , همانند ما شادی میکرد . در حالیکه تا وارد زمین شدیم , تابلو 2 بر 1 بسود لهستان شد . ما از تجربه حضور در میادینی چنین بزرگ , برخوردار نبودیم و نتوانستیم برتری نیمه نخست مان را تا پایان , حفظ کنیم . در حالی که امکان پذیر بود . 

 

Football  1976 Olympics * حسن روشن و مصاف با آناتول کانکوف ......... ایران و شوروی مرحله یک چهارم نهایی المپیک مونترال - ورزشگاه شربروک - یکشنبه 3 مرداد 1355

Hassan Rowshan and Anatoly Konkov ......... Iran and the Soviet Union - Quarterfinals Football Montreal Olympics ....... Sherbrooke Stadium Sunday, July 25, 1976, 

 ------------------------------

                                           

 

 

=========================

حسن روشن             

=========================

 

 

 

 

 

 * مطلب ضمیمه ....... 

 -----------------------------------

آرشیو بی نظیر استاد ........

 

  حسن روشن عزیز , دارای سه آلبوم شکیل  از مطالب منتشر شده  ورزشی و غیر ورزشی خویش , در مطبوعات ایران و جهان میباشد که براستی مجموعه ای بسیار  نفیس و ارزشمند است  . آلبوم ها بر حسب مطالب , دسته بندی شده  که شامل ۳ موضوع کلی است  " باشگاه تاج , تیم ملی و  دوران مربیگری " . آلبوم های مورد اشاره ,  در ابعاد ۸۰ در ۵۰ سانتی متر و البته بسیار قطورند چنانکه جابجایی آن , قدری دشوار است .

 آلبوم ها شکیل و بسیار با سلیقه  تهیه شده و حاوی بریده ی نشریات داخلی و خارجی ۴۰ سال اخیر می باشد . یک منبع ارزشمند و مستند از دوران حضور استاد در فوتبال ملی و باشگاهی از ابتدا تا امروز که از این بابت بسیار کامل میباشد .    

 

حسن روشن

 * اشاره حسن روشن عزیز , به لحظه ی ثبت گل ۸۸  .......... مطالب صفحه فوق , بطور کامل مرتبط با دربی چهاردهم تهران است ......  

 ---------------------------------------------

 

 

 

 

حسن روشن

* گوشه بالای آلبوم , عکس تیمی تاج در بازی هفته دهم مقابل پاس , دومین دوره جام تخت جمشید ۱۳۵۳ و عکس تیمی پایین , تیم تاج در مسابقات نخستین دوره جام حذفی ایران ۱۳۵۵  مقابل تهرانجوان  ............

-------------------------------- 

 

 

علی کاوه

 * عکاس بی بدیل ورزش , استاد علی کاوه و حسن روشن عزیز ........ دو چهره ملی یک هنرمند و یک قهرمان - دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۶

Ali Kaveh (great Iranian photographer) and Hassan Rowshan ........ Artist and footballer ......... Monday, March 12, 2018

 

 

 

---------------------------------------------

* دو ویدئوی چهل و پنج دقیقه ای  , در باب  حسن روشن عزیز  در دست تدوین است که در آینده از سوی وبسایت جام تخت جمشید , ارائه خواهد شد .